کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

شعر دفاع مقدس

چراغ سنگر

سید حمید رضا برقعی

1 ارديبهشت 1395 ساعت 12:15


شب آخر هنوز یادم هست
خیمه زد عطر سیب در سنگر
خیمه تاریک شد، و این یعنی
روضه‌خوان گفت از شب آخر
گفت این راه و این سیاهی شب
عشق چشمان خویش را بسته است
ما سحر قصد آسمان داریم
از زمین راه کربلا بسته است...
خشک می‌شد گلوی او کم‌کم
روضه‌خوان تشنه بود در باران
یک نفر استکان آب آورد
السلام علیک یا عطشان
استکان را بلند کرد ، ولی
عکس یک مشک روی آب افتاد
مشک لرزید و محو شد کم‌کم
اشک سید که توی آب افتاد
نفست گرم روضه‌خوان! آن شب
دل به دریای آن نگاه زدی
دم گرفتی میان خون خودت
چه گریزی به قتلگاه زدی


کد مطلب: 7035

آدرس مطلب :
http://www.rahianenoor.com/fa/news/7035/چراغ-سنگر

راهيان نور
  http://www.rahianenoor.com