کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

شعر دفاع مقدس

شوق وصل

عبدالرضا اخیانی

5 ارديبهشت 1395 ساعت 14:25


تا سر طاعت نهادم بر خط فرمان دوست
در مناي عشق كردم جان و دل قربان دوست
يك قدم از خويش گر بيرون شوي با شوق وصل
مي رسي بر آستان لطف بي پايان دوست
آنكه با سر رفت، گوي سبقت از ياران ربود
پر كشيد از خاكدان تا ساحت رضوان دوست
مرد را برجسم، زخم تيغ و پيكان زينت است
بي نشان عشقبازي، كس نشد مهمان دوست
ديده گر تاريك شد با لطف او دل روشن است
گرچه دل هم هست بيش از ديدگان حيران دوست
بوسه برآن دست بايد زد كه در راه وصال
شد رها از بند تن، آويخت بر دامان دوست
پاي خود گم كرد عاشق ليك ره را گم نكرد
محمل عشقش رساند عاقبت بر خوان دوست
پيش پاي صبر عاشق، درد زانو مي زند
درد بي درمان بود نوميدي از درمان دوست
هركسي در راه جانان مي كند پرواي جان
همچنان « رزاق» ماند در غم هجران دوست

منبع: كتاب دريا لباس خاكي من بود (مجموعه شعر دفاع مقدس شاعران استان سمنان)


کد مطلب: 7059

آدرس مطلب :
http://www.rahianenoor.com/fa/news/7059/شوق-وصل

راهيان نور
  http://www.rahianenoor.com