کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

روایت سیره شهدا

زندگی در پایگاه

شهید عباس بابایی

11 آبان 1395 ساعت 8:34


سرتيپ که شد آمد به من گفت: «اين موتورخانه ي اسلحه خانه ي پايگاه هم جاي خوبي براي زندگي کردن است. موافقي برويم آن جا؟» که موافق بودم. آخر کار، به همان سادگي زندگي که در روستاهاي دزفول ديده بودم برگشته بوديم و خوشحال بودم. با او مي توانستم روي زمين خالي هم سر کنم. مي خواستيم برويم آن جا، که دوستانش قبول نکردند. گفتند: «آن جا بايد تعميرات شود». از آن جا دو اتاق درآوردند و يک آشپزخانه و يک سرويس بهداشتي. دور تا دورش هم حفاظ کشيدند و پروژکتور گذاشتند. براي خانه محافظ گذاشتند که به اکراه قبول کرد. مي گفتند: «ديگر اين جا نمي توانيم به حرف شما گوش بدهيم. دستور از بالا است».

کتاب مجموعه ي آسمان، بابايي به روايت همسر شهيد، ص 38.


کد مطلب: 8076

آدرس مطلب :
http://www.rahianenoor.com/fa/news/8076/زندگی-پایگاه

راهيان نور
  http://www.rahianenoor.com