کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

روایت سیره شهدا

این پاکت مال شماست

شهید سید علی اکبر ابوترابی

16 آذر 1395 ساعت 10:22


در آن موقع که تازه ازدواج کرده بودیم تمام زندگی ما پنج تومان بود، یک شب شخصی از آشنایان در خانه ی ما را زد و گفت: «فلانی! من دچار مشکلی شده ام و به هزار تومان پول نیاز دارم.» با آن که همه ی زندگی من پنج تومان بود، ولی نخواستم به سینه ی او دست رد بزنم، گفتم: «تا فردا به من مهلت بده تا ببینم چه کاری می توانم انجام دهم.» هنگام سحر پیش از نماز صبح به حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) مشرف شدم و در آنجا به بی بی متوسل شدم و عرض کردم: « خانم، من به برادر شما یک تعهدی دادم و در مقابل یک تقاضایی از حضرتشان داشته ام، امروز روز آن تقاضای بنده است تا یک انسان مضطر نجات پیدا کند.» و بعد می فرمود: من نماز صبح را خواندم و مشغول تعقیبات نماز بودم که دستی از پشت به کتف من زد و گفت: «آقای ابوترابی این پاکت مال شماست.» و مهلت عکس العمل هم به من نداد که بخواهم از ایشان تشکری کرده باشم، وقتی به عقب برگشتم رفته بود. پاکت را باز کردم و دیدم همان مبلغ پولی است که آن آقا خواسته بود و به منزل آوردم و آن آقا آمد پول را گرفت و رفت و من از خوشحالی از خود بی خود شدم.

کتاب ابرفیاض، ص 19

►دانلود (نمایش در تلفن همراه)


کد مطلب: 8187

آدرس مطلب :
http://www.rahianenoor.com/fa/news/8187/این-پاکت-مال-شماست

راهيان نور
  http://www.rahianenoor.com