کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

در امتداد نور/ شماره 15

خون و ماسه

7 ارديبهشت 1393 ساعت 11:04

ضمن تقدیر از نویسنده و هنرمند ارجمند، برادر عزیز آقای عابدساوجی، بدینوسیله از تمامی فرهیختگان، نویسندگان و هنرمندان گرامی دعوت می کنیم که ما را مفتخر به ارسال آثار خود به پایگاه ستاد مرکزی راهیان نور کشور نمایید. ضمنا آثار به نام خودتان چاپ خواهد شد.


در شلمچه، موانع و آبگیرها به همان شکل سابق، یعنی زمانیکه در اشغال دشمن بود حفاظت شده بود. در آن زمان آبگیرها پر بودند از مین، سیم خار دار، میله های چند شاخه فلزی و بشکه های پر از مواد منفجره. مینها بوسیله سیمهای نازک به هم وصل شده و تله ای را تشکیل داده بودند که با بر خورد به یکی از آنها ، بقیه هم منفجر می شدند و حمام خون راه می افتاد. در حال حاضر کلیه موانع خنثی شده بود و بجز سیمای خار دار، بقیه بی خطر بودند. با اینحال هیچ کس حاضر نمی شود درون آبگیرها برود مبادا لباسهایش گل آلود بشود و یا احیانا" بدنش بوسیله سیمهای خار دار خراش بر دارد. زندگی برای افراد معانی مختلفی دارد. اگر هدف و آرمانی نباشد زندگی بی معنا می شود. شهدا جان دادند اما پیروز نهایی آنها بودند سر دادند گرچه شمشیر بران بود و خون فوران میکرد. هنوز خاکریزها به همان شکل باقی مانده اند وکانالی که افراد دشمن با سر خمیده به راحتی درون آن تردد می کرد. دشمن در همه چیز بر ما برتری داشت الا ایمان. حتی یک درصد احتمال نمی دادند دژ شلمچه توسط رزمندگان فرو بریزد. قول داده بودند اگر چنین اتفاقی رخ بدهد کلید بصره را به ما بدهند. باز هم بد قولی کردند، دژ سقوط کرد. لشگر ده عراق در هم شکست و شلمچه آزاد شد. شلمچه قدمگاه امام رضا(ع) هنگام ورود به ایران است. از این نظر هم خاک شلمچه برای شیعیان به گونه ای دیگر متبرک است. می گفتند وقتی آتش بس اجرا شد و نیروها به پشت مرزهای خود عقب نشینی کردند، نگهبانان عراقی شبها در آن نقطه صدای مناجات می شنیدند. موضوع را به اطلاع فرمانده هان خود رساندند و آنها هم مقامات ایرانی را در جریان قرار دادند. گروه تفحص پیکر هشت شهید گمنام را پیدا کردند و در همان محل متبرک یادمانی بنا کردند که زیارتگاهی شد برای مسافران راهیان نور. فتح شلمچه باعث بهم خوردن توازن به نفع نیروهای ما شد. دشمن مجبور شد مفاد قطعنامه 598 سازمان ملل را به عنوان متجاوز بپذیرد. بر بدنه یکدستگاه نفر بر زرهی به غنیمت گرفته شده نوشته شده بود: نفر بر فرمانده دلیر لشگر ده امام حسین (ع)، شهید حاج حسین خرازی. شهادت 1365شلمچه کربلای ایران. بر روی تابلویی نوشته بودند: عراقی ها در شلمچه، در گردابی که ساخته بودند غرق شدند. کاروان بزرگی متشکل از بانوان، سینه زنان در پی راویان گروه حرکت می کردند و اشک می ریختند. کنار محل عبور زوار، لب آبگیرها چراغهای فانوس گذاشته بودند که با پرچمهای کوچکی که کنارشان کاشته شده بود انسان را به کربلا می برد و یاد شام غریبان و حضرت زینب (س) می انداخت: زینب (س) بانوی یکه تاز واقعه ها! همۀ مردان جزیره می گویند: بعد از هر ماجرا، ناخدایِ کشتیِ سکان شکسته ای شدی که، میان خون و ماسه، پهلو گرفته بود. بی گمان، کشتی به دریا نمی رسید اگر، ناخدایش نمی شدی...


کد مطلب: 2814

آدرس مطلب :
http://www.rahianenoor.com/fa/note/2814/خون-ماسه

راهيان نور
  http://www.rahianenoor.com