کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

شوق وصال/ یادداشت روزانه خادم یادمان والفجر 4

11 مرداد 1395 ساعت 22:05

امروز روز عجیبی را در یادمان والفجر 4 گذراندم.
خدا می داند که هیچ گاه با این زبان قادر به توصیف آن لحضات ناب نخواهم بود.


امروز روز عجیبی را در یادمان والفجر 4 گذراندم.
خدا می داند که هیچ گاه با این زبان قادر به توصیف آن لحضات ناب نخواهم بود؛
هیچگاه...


لحظه ای که عاشقی پس از ۲۰ سال به معشوقش می رسد.
گویی این مرکز ثقل جهان است و این صدای ناله ی دختری ۲۲ ساله است که جمع ما خادمان شهدا را به خود جلب می کند.


دختری که پدرش در والفجر ۴ جا مانده است.
و پدری که برای میهنش از تالش تا خطه ی شمال به قله سخت کانی مانگا می آید و یادآور دلاور مردانی چون سردار جنگل می باشد اما چه کسی می تواند این شعله ی سوزان قلب دختر شهید را آرام کند؟

دختری که به قتلگاه پدر می آید.

گویی کاروان شام به کربلا بازگشته...
انگار کربلایی در اینجا رخ داده بود...
آری کربلا اینجاست ...


کد مطلب: 7633

آدرس مطلب :
http://www.rahianenoor.com/fa/note/7633/شوق-وصال-یادداشت-روزانه-خادم-یادمان-والفجر-4

راهيان نور
  http://www.rahianenoor.com