مقام معظم رهبری (مدظله العالی) | آن‌ها [امریکاییها]، یک جنگ فرهنگی راه انداختند که دفاع مقدس فراموش شود. جمهوری اسلامی فناوری نرم راهیان نور را راه انداخت. ۱۳۹۷/۰۵/۲۲ | راهیان نور کار بسیار بزرگ و مهمّی است. ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ | راهیان نور یک فنّاوری جدید برای استفاده‌ی از معدن تمام‌نشدنی سالهای دفاع مقدّس است، معنایش این است که همه‌ی کشور باید از این استفاده کند و قدر آن را بداند. ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ | این حرکت راهیان نور را مغتنم بشمرید. ۱۳۹۳/۰۱/۰۶ | راهیان نور و بازدید از مناطق عملیاتی یک سنت حسنه به منظور پیشگیری از دو آسیب «فراموشی» و «تحریف» است. ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ | «راهیان نور»، بحمدالله این حرکت موفّق -که چند سالی است در کشور راه افتاده و روز‌به‌روز بحمدالله توسعه پیدا کرده است- یکی از جلوه‌های پاسداشت دوران دفاع مقدّس است. ۱۳۹۶/۱۲/۱۹ | من از این حرکت راهیان نور -که چند سال است بحمدالله روزبه‌روز هم در کشور توسعه پیدا کرده- بسیار خرسندم و این حرکت را حرکت بسیار بابرکتی میدانم. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | نکته‌ی اصلی و کلیدی در اردوهای راهیان نور، ایجاد زمینه برای «زیارت با معرفت» است. ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ | آنچه مهم است این است که ملت ایران این مقطع تاریخی حساس دفاع مقدس را هرگز فراموش نکند و سالهای پرمحنت، ولی پرافتخار دوران جنگ تحمیلی را هرگز از یاد نبرید. این آمدنها، این اظهار ارادتها، این یادبود گرفتنها، کمک میکند به اینکه این یادها در ذهنها زنده بماند. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | مردم کشور، این سنت بسیار ستودنی [راهیان نور] را از چند سال پیش در پیش گرفتند که بیایند این مناطق را سالیانه -بخصوص در ایام اول سال- زیارت کنند. اینجا زیارتگاه است. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | برای من مایه‌ی افتخار و سربلندی است که در این نقطه، در جمع شما راهیان نور و مجموعه‌ی عشاق دل‌باخته‌ی یاد شهیدان حضور داشته باشم. ۱۳۸۵/۰۱/۰۵
مقام معظم رهبری (مدظله العالی) | آن‌ها [امریکاییها]، یک جنگ فرهنگی راه انداختند که دفاع مقدس فراموش شود. جمهوری اسلامی فناوری نرم راهیان نور را راه انداخت. ۱۳۹۷/۰۵/۲۲ | راهیان نور کار بسیار بزرگ و مهمّی است. ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ | راهیان نور یک فنّاوری جدید برای استفاده‌ی از معدن تمام‌نشدنی سالهای دفاع مقدّس است، معنایش این است که همه‌ی کشور باید از این استفاده کند و قدر آن را بداند. ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ | این حرکت راهیان نور را مغتنم بشمرید. ۱۳۹۳/۰۱/۰۶ | راهیان نور و بازدید از مناطق عملیاتی یک سنت حسنه به منظور پیشگیری از دو آسیب «فراموشی» و «تحریف» است. ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ | «راهیان نور»، بحمدالله این حرکت موفّق -که چند سالی است در کشور راه افتاده و روز‌به‌روز بحمدالله توسعه پیدا کرده است- یکی از جلوه‌های پاسداشت دوران دفاع مقدّس است. ۱۳۹۶/۱۲/۱۹ | من از این حرکت راهیان نور -که چند سال است بحمدالله روزبه‌روز هم در کشور توسعه پیدا کرده- بسیار خرسندم و این حرکت را حرکت بسیار بابرکتی میدانم. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | نکته‌ی اصلی و کلیدی در اردوهای راهیان نور، ایجاد زمینه برای «زیارت با معرفت» است. ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ | آنچه مهم است این است که ملت ایران این مقطع تاریخی حساس دفاع مقدس را هرگز فراموش نکند و سالهای پرمحنت، ولی پرافتخار دوران جنگ تحمیلی را هرگز از یاد نبرید. این آمدنها، این اظهار ارادتها، این یادبود گرفتنها، کمک میکند به اینکه این یادها در ذهنها زنده بماند. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | مردم کشور، این سنت بسیار ستودنی [راهیان نور] را از چند سال پیش در پیش گرفتند که بیایند این مناطق را سالیانه -بخصوص در ایام اول سال- زیارت کنند. اینجا زیارتگاه است. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | برای من مایه‌ی افتخار و سربلندی است که در این نقطه، در جمع شما راهیان نور و مجموعه‌ی عشاق دل‌باخته‌ی یاد شهیدان حضور داشته باشم. ۱۳۸۵/۰۱/۰۵
مقام معظم رهبری (مدظله العالی) | آن‌ها [امریکاییها]، یک جنگ فرهنگی راه انداختند که دفاع مقدس فراموش شود. جمهوری اسلامی فناوری نرم راهیان نور را راه انداخت. ۱۳۹۷/۰۵/۲۲ | راهیان نور کار بسیار بزرگ و مهمّی است. ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ | راهیان نور یک فنّاوری جدید برای استفاده‌ی از معدن تمام‌نشدنی سالهای دفاع مقدّس است، معنایش این است که همه‌ی کشور باید از این استفاده کند و قدر آن را بداند. ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ | این حرکت راهیان نور را مغتنم بشمرید. ۱۳۹۳/۰۱/۰۶ | راهیان نور و بازدید از مناطق عملیاتی یک سنت حسنه به منظور پیشگیری از دو آسیب «فراموشی» و «تحریف» است. ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ | «راهیان نور»، بحمدالله این حرکت موفّق -که چند سالی است در کشور راه افتاده و روز‌به‌روز بحمدالله توسعه پیدا کرده است- یکی از جلوه‌های پاسداشت دوران دفاع مقدّس است. ۱۳۹۶/۱۲/۱۹ | من از این حرکت راهیان نور -که چند سال است بحمدالله روزبه‌روز هم در کشور توسعه پیدا کرده- بسیار خرسندم و این حرکت را حرکت بسیار بابرکتی میدانم. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | نکته‌ی اصلی و کلیدی در اردوهای راهیان نور، ایجاد زمینه برای «زیارت با معرفت» است. ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ | آنچه مهم است این است که ملت ایران این مقطع تاریخی حساس دفاع مقدس را هرگز فراموش نکند و سالهای پرمحنت، ولی پرافتخار دوران جنگ تحمیلی را هرگز از یاد نبرید. این آمدنها، این اظهار ارادتها، این یادبود گرفتنها، کمک میکند به اینکه این یادها در ذهنها زنده بماند. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | مردم کشور، این سنت بسیار ستودنی [راهیان نور] را از چند سال پیش در پیش گرفتند که بیایند این مناطق را سالیانه -بخصوص در ایام اول سال- زیارت کنند. اینجا زیارتگاه است. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱ | برای من مایه‌ی افتخار و سربلندی است که در این نقطه، در جمع شما راهیان نور و مجموعه‌ی عشاق دل‌باخته‌ی یاد شهیدان حضور داشته باشم. ۱۳۸۵/۰۱/۰۵
۰
تاریخ انتشار
شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۲۱:۱۷
کد مطلب : ۲۷۲۰
به بهانه شروع راهیان نور در سرزمین غیوران

شهيدی كه سجده كرد....

شهيدی كه سجده كرد....
سيدمحمد سعيد جعفري در دوازدهم بهمن سال 31 در قصرشيرين به دنيا آمد.وبا چهل واسطه به امام حسن مجتبي(ع) مي رسيد.پدرش مسئول گمرك خسروي بود.تيز هوشي و استعداد بالا،او را تا گرفتن ديپلم رياضي و پذيرش در دوره ي كارشناسي پيش برد. شهيــد سپهبد علي صياد شيرازي در سال ۱۳۵۰ با وي آشنا مي شود و از آن به عنوان نقطه ي عطفي در مسير زندگي خويش ياد مي كند: آشنايي من با سعيد آغاز آشنايي من با مربيان ديني بود؛ سعيد براي من همچون پلي بود به جهان معرفت و معنويت. وي همچنين از موضع علني سعيد در مخالفت با رژيم طاغوت از همان زمان اظهار تعجب مي كند. سعيد در تمامي سخنراني هاي خود از مبارزه و قيام سخن مي گويد و از سال ۱۳۵۲، نام وي در گزارشات هفتگي ساواك مشهود است. از سال ۱۳۵۳ فعاليت هاي سياسي خود در منطقه غرب كشور را گسترش مي دهد و سخنراني هاي متعددي در استان هاي ايلام، كردستان، همدان و تهران برگزار مي نمايد. وي در همين سال ازدواج مي كند و در سال ۱۳۵۴ صاحب فرزندي مي شود و او را «عبدالصالح» مي نامد. سعيد با همكاري علماي بانفوذ، بازاريان خير كرمانشاه، مجموعه اي را با هدف كمك به فقرا و مستضعفين راه اندازي مي كند كه بعدها به نام «شوراي ياوري تهيدستان» شناخته مي شود. ارتباط گسترده ي سعيد با روحانيت و نقش محوري او به عنوان حلقه رابط ميان علماي منطقه، منجر به تشكيل جامعه ي روحانيت مبارز كرمانشاه در سال 13۵۶ و جامعه ي روحانيت غرب كشور و نيز مجمع روحانيون تبعيدي در سال 13۵۷ مي شود. در سال ۱۳۵۶ مرحله ي نظامي مبارزات خود را آغاز مي كند؛ هفت گروه مخفي براي فعاليت هاي نظامي تشكيل مي دهد كه تحت آموزش هاي تخصصي قرار مي گيرند. در زندان پيشنهاد بورس تحصيلي خارج از كشور را نمي پذيرد و به خاطر ادامه ي فعاليت هاي مبارزاتي در زندان، تحت شكنجه قرار گرفته و دست به اعتصاب غذا مي زند. سعيد پيش از انقلاب با مجلس اعلاي شيعيان لبنان ارتباطي نزديك داشت و حتي آقاي عبدالامير قبلان (رييس مجلس اعلاي شيعيان لبنان) به دعوت وي به كرمانشاه سفر مي كند. وي با حزب الدعوه الاسلاميه عراق خصوصاً «علامه سيدمرتضي عسگري» نيز تعاملي عميق برقرار مي كند و با حزب اسلامي «رعد» در افغانستان نيز همكاري مي نمايد؛ انتشار نشريه ي «عاشورا» در افغانستان از اقدامات فرهنگي اين شهيد بزرگ است. چند ماه پيش از پيروزي انقلاب اسلامي در پي آزادي زندانيان سياسي، سعيد نيز آزاد مي شود و با سازماندهي مجدد نيروهاي تحت امر خويش، كميته ي حفاظت شهري كرمانشاه را در اول آذرماه سال 13۵۷ راه اندازي مي كند، چرا كه شهرباني شهر را رها كرده و هرج و مرج و ناامني مردم را به ستوه آورده است. اين كميته كرمانشاه را به 14 منطقه تقسيم نموده و مساجد را به عنوان پايگاه خود انتخاب مي كند. راديو مسكو نيز سقوط انتظامي كرمانشاه و تشكيل نخستين كميته ي حفاظت شهري توسط جوانان شهر را گزارش مي نمايد. پس از تشكيل كميته ي حفاظت شهري كرمانشاه، در نيمه ي دوم آذرماه سال 1357 سعيد پايگاهي در ارتفاعات برفگير «خورين»، حد فاصل كرمانشاه و كامياران، راه اندازي مي كند و نخستين آموزش نظامي متمركز نيروهاي انقلاب و هسته ي اوليه ي مجموعه اي كه بعدها در غرب كشور «سپاه پاسداران» ناميده شد، شكل مي گيرد مدتي بعد در دي ماه نيز پايگاه ديگري را در منطقه ي «چغانرگس»، حد فاصل كرمانشاه و ماهيدشت راه اندازي مي كند و گروه ديگري در آن تحت آموزش هاي نظامي قرار مي گيرند. شهيد «سرگرد عليداد همتي» به عنوان همرزم سعيد و مسئول آموزش نيروها نقشي ارزنده ايفا مي نمايد. در نيمه ي دوم دي ماه تعدادي از نيروهاي آموزش ديده ي اين دو مجموعه به منظور كمك به حفاظت جان امام(ره) به تهران اعزام مي شوند. با پيروزي انقلاب اسلامي، سعيد اردوگاه پيش آهنگي «خضرزنده» را براي تشكيل پادگان آموزش نظامي انتخاب و نيروهاي پايگاه هاي خورين و چغانرگس را در آن مستقر مي كند كه با عنوان «سپاه پاسداران انقلاب اسلامي» ، تحت فرماندهي وي فعاليت خود را آغاز مي نمايند. اين پادگان اكنون با نام «پادگان شهيد منتظري»، بزرگترين پادگان آموزشي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در كشور است. با تشديد درگيري ها در كردستان و سقوط منطقه ي شهري سنندج و محاصره ي پادگان لشكر 28 ارتش در آن به وسيله گروهك ها، شهيد سپهبد قرني با تفويض اختيار تام به سعيد در مورد فرماندهي نيروهاي نظامي منطقه غرب، مداخله ي نيروهاي تحت امر وي را به عرصه ي دفاع طلب مي كند. سعيد با استقرار در پايگاه هوانيروز كرمانشاه و هماهنگي عمليات هوايي با پايگاه هوايي نوژه، عمليات سنندج را آغاز نموده و با خاموش كردن آتش نيروهاي مهاجم به پادگان و هلي برد نيروهايش به داخل آن، نخستين عمليات نظامي انقلاب اسلامي را در ۲۸ اسفندماه ۱۳۵۷، يعني تنها 36 روز پس از پيروزي انقلاب اسلامي، با موفقيت كامل رقم مي زند. در اين عمليات با به شهادت رسيدن نخستين شهيدان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، شهيد «امير شاه رضايي» و برادران شهيد «امير و حسين اشك تلخ»، پادگان و تسليحات آن از سقوط حتمي نجات مي يابد و سنندج از تصرف گروهك ها خارج مي شود. در فروردين ماه سال 13۵۸، پس از آزادسازه و تأمين سنندج، سعيد مبارزين سنندج را همراه با گروه «ميثم» به سمت مهاباد گسيل مي دارد تا متصرفين شهر و پادگان مهاباد را به عقب برانند. اين نيروها به صورت مردمي وارد شهر شده و پس از غلبه بر ضد انقلاب، تا چند ماه در غالب دو گروه نظامي و فرهنگي در مهاباد به فعاليت خود ادامه مي دهند. سعيد، در ميان اقوام مختلف كرد منطقه از مدت ها پيش از انقلاب از وجاهت و اعتبار ويژه اي برخوردار است. پس از آنكه نيروهاي ضد انقلاب و عناصر وابسته به پاليزبان و ... در شهر هاي كرند و گهواره مشكلاتي پديد آوردند، ارتباط نزديك وي با بزرگان آن مناطق و طرح واگذاري تأمين امنيت اين دو شهر به نيروهاي انقلابي بومي، اغتشاشات دراز مدت را بدون درگيري و مداخله ي نظامي خاتمه داد. در اوايل مردادماه سال 13۵۸ نيز، با سقوط پايگاه سپاه مريوان به دست گروهك ها و قتل عام خانواده ي پاسداران منطقه، سعيد با تسليح بزرگان محلي مدافع انقلاب و تقويت ايشان در پي حل مشكل برآمد. اين نيروها با حركت از روستا به شهر تحت فرماندهي يكي از دوستان نزديك سعيد، مريوان را محاصره كرده و مانع ارتباط گروهك ها با پشتيبانانشان شدند. دكتر مصطفي چمران به عنوان نماينده ي دولت وارد منطقه مي شود و همراه با سعيد، با سران گروهك ها مذاكره مي كند و ايشان بالاجبار مريوان را ترك مي كنند و به سمت پاوه مي روند. مدتي بعد حضور اين گروهك ها در پاوه، مشكلاتي را پديد مي آورد كه مردم مسلمان پاوه را به واكنش واداشته و منجر به تحصن اعتراض آميز ايشان در فرمانداري پاوه مي شود. نيروهاي ضد انقلاب نيز در منطقه ي «قوري قلعه» در اطراف پاوه جمع مي شوند تا حمله ي قريب الوقوع خود را به پاوه طراحي كنند. در آن فضاي متشنج سعيد در اقدامي شجاعانه با همراهي آيت اله اشرفي اصفهاني، آيت اله كاظمي و آيت اله خرمشاهي، در جمع مردم متحصن در فرمانداري پاوه حضور مي يابد. وي با سخنراني و اعلام حمايت از متحصنين، شخصاً خطر مذاكره با سران گروهك ها در قوري قلعه را به جان مي خرد و سعي در ختم غائله مي كند. اما پيش از آن ضد انقلاب مسلحانه به پاوه حمله مي كند و شهر را به جز مقر پاسداران و پاسگاه ژاندارمري به تصرف خود در مي آورد. پس از سقوط شهر، شهيد چمران و شهيد فلاحي به كمك هلي كوپتر به پاوه مي آيند. شهيد چمران خود را به مقر پاسداران پاوه مي رساند و شهيد فلاحي براي تدارك نيرو و تجهيزات مورد نياز به كرمانشاه باز مي گردد. در اين هنگام شهيد جعفري در دو مرحله تسليحات و نيروهاي جان بر كفي را به فرماندهي شهيد «آيت شعباني» و آقاي «عبدالعلي بوچانپور» به درون حلقه ي محاصره ي پاوه اعزام مي كند و از سوي ديگري با همراهي «آيت اله مجتبي حاج آخوند» تلاش هايي را براي كمك به مقاومت بي نظير محاصره شده گان پاوه آغاز مي نمايد كه سرانجام به صدور پيام تاريخي امام(ره) به ارتش در رابطه با آزادسازي پاوه منجر مي شود. سعيد در راستاي فعاليت هاي خود براي سازماندهي جوانان انقلابي و پيگيري اهداف فرهنگي و تبليغاتي، در پاييز سال 1358 اقدام به تأسيس «نهضت اسلامي دانشجويان غرب كشور» مي كند و مسئوليت آن را به «بهروز همتي»، يكي از همرزمان خود كه از دانشجويان دانشگاه رازي كرمانشاه است مي سپارد. اين تشكل دانشجويي به سرعت دفاتر خود را در بسياري از شهر هاي غرب كشور راه اندازي مي كند و با حمايت هاي مالي و تجهيزاتي سپاه، فعاليت هاي فرهنگي گسترده اي را در منطقه آغاز مي نمايد. از ديگر فعاليت هاي فرهنگي و تبليغي سعيد مي توان به راه اندازي جلسات هفتگي حزب اله كرمانشاه در مسجد آيت اله معتضدي و جلسات دعاي كميل در مسجد آيت اله بروجردي اشاره نمود. اين جلسات كه با استقبال بي نظير مردم همراه شدند، پس از مدتي كوتاه به مركز تبليغ انقلاب و افشاي تفكرات التقاطي و منحرف، از جمله جريان وابسته به «بني صدر» گرديد. سعيد يك سال پيش از آغاز جنگ تحميلي در نامه اي خطاب به بني صدر خطر حمله ي قريب الوقوع حزب بعث عراق را گوشزد مي كند، هرچند كه با بي توجهي وي روبرو مي شود. پيرو روشنگري هاي سعيد، مردم در آذرماه سال 1358، كنسولگري عراق در كرمانشاه را تصرف مي كنند. اسناد به دست آمده نشان مي دهد كه جاسوسان مشغول نقشه برداري دقيق و جمع آوري اطلاعات از منطقه بوده اند. اين اسناد در اختيار سعيد قرار داده مي شود و وي در مصاحبه ي خويش با روزنامه ي اطلاعات در اسفندماه سال 13۵۸، بار ديگر بر خطر حمله ي عراق تأكيد مي كند. مدتي پس از تشكيل سازمان مركزي سپاه و ورود برخي از اعضاي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي به اين عرصه، اختلافاتي ميان سعيد و چند نفر از ايشان، كه جايگاه هايي كليدي در شوراي فرماندهي سپاه در اختيار گرفته بودند، به وجود آمد. از ميان شاخص ترين اين افراد مي توان به «مهدي هاشمي»، برادر دامادآقاي منتظري و مسئول واحد نهضت هاي آزادي بخش سپاه اشاره نمود. وي كه بعدها در سال 1366 طي اعترافات مفصلي به تفكرات خودمحور و خطرناك خود اشاره مي كند، تاب تحمل كسي چون سعيد را در فرماندهي سپاه منطقه ي حساس كرمانشاه نداشت و با سوء استفاده از نفوذ خود در بيت آقاي منتظري، از هيچ كوششي براي تضعيف و ضربه زدن به سعيد و جريان نيروهاي حزب اللهي وابسته به او فروگذرا نمي نمود. يكي از اختلافات عمده ميان سعيد و مهدي هاشمي، ارادت زايدالوصف سعيد به روحانيت بود كه موجب مي شد ايشان را در تمامي شئون فعاليت هاي خود، حتي در برنامه هاي سپاه پاسداران كرمانشاه، دخيل كند. مهدي هاشمي كه حتي به «اسلام فقاهتي» اعتقاد ندارد و در اعترافاتش به شيوه ي «اجتهاد به نفس» خويش اذعان مي كند، حضور چنين كسي را در رأس سپاه پاسداران استان كرمانشاه نمي تواند تحمل كند؛ چرا كه سعيد هرگز نظرات وي را نخواهد پذيرفت؛ همان نظرات خطرناكي كه مهدي هاشمي خود بعدها بدان اعتراف نمود. سعيد براي روحانيت ارزش و احترام بسياري قائل بود و تمامي فعاليت ها و برنامه هاي خود را با نظر مساعد علماي كرمانشاه پيگيري مي نمود. وي قبل از انقلاب با همراهي آيت اله سيدمرتضي نجومي، شبكه ي وسيعي را به منظور تهيه، طبع و توزيع اعلاميه هاي انقلابي، اعم از اعلاميه هاي امام خميني(ره) و غير آن راه اندازي مي كند كه اين شبكه پس از انقلاب نيز در راستاي معرفي جريانات منحرف فكري و سياسي به فعاليت خود ادامه مي دهد. نكته ي قابل توجه اينجاست كه وي ابتدا امضاي روحانيت را براي تأييد اعلاميه ها اخذ مي كند و سپس نسبت به توزيع آن ها اقدام مي شود. اين در حالي است كه روحانيت به وي اعتماد راسخ دارند و هرگز نظر وي را رد نمي كنند، امضاي علماي بزرگي چون آيت اله اشرفي اصفهاني، آيت اله مجتبي حاج آخوند، آيت اله سيدمرتضي نجومي، آيت اله بهاءالدين محمدي عراقي، آيت اله عبدالخالق عبداللهي، آيت اله عبدالجليل جليلي و.. زير اعلاميه هاي وي ديده مي شود و البته اين اهتمام سعيد بيش از آنكه براي تأييد محتواي اعلاميه ها باشد، براي ارج نهادن به روحانيت و تثبيت حضور ايشان در صحنه هاي فكري، سياسي و اجتماعي است. اواخر سال 1358 با پيگيري هاي سعيد، حزب الله و روحانيت كرمانشاه با امام خميني(ره) ديدار مي كنند و همچنين امام جمعه وقت سنندج، گروهي از برادران اهل سنت و طوايف اهل حق در جلسه اي ديگر به حضور امام خميني(ره) شرفياب مي شوند و سعيد هم در ديدار خصوصي خود با امام(ره) مباحثي را در مورد عدم سلامت بيت آقاي منتظري و باند مهدي هاشمي و برخي عوامل ايشان در كرمانشاه مطرح مي كند.اختلافات باعث عزل شهيد جعفري از فرماندهي سپاه مي شود. با آغاز تجاوز رژيم بعث عراق به خاك كشورمان، در منطقه ي غرب سپاهيان دشمن خسروي و قصرشيرين را پشت سر مي گذارند و حتي سرپل ذهاب را به اشغال خود در مي آورند. در حالي كه سپاه پاسداران كرمانشاه بيشتر درگير مسائل كردستان است و امكان اعزام نيرو به سرپل ذهاب برايش ممكن نيست، سعيد با سخنراني هاي متعدد در كرمانشاه به دعوت عمومي و بسيج نيروهاي مردمي اهتمام مي كند و اولين گروه مقابله با تجاوز عراق در غرب در چهارم مهرماه سال 1359 به سمت سرپل ذهاب حركت مي كند. سعيد در اين نبرد نابرابر، راهبرد اجراي عمليات چريكي در طول شب و وارد آوردن ضربات متعدد بر پيكره ي ماشين نظامي دشمن را اتخاذ مي كند. يك ماه مقاومت سرسختانه اين گروه اندك كه با حمايت هوانيروز كرمانشاه و رشادت هاي شهيدان «علي اكبر شيرودي»، «احمد كشوري»، «يحيي شمشاديان» و شهيد «سرگرد ادبيان» همراه است، سپاه سوم ارتش عراق را زمين گير مي كند و وي را از سرپل ذهاب بيرون مي راند. به اين ترتيب جبهه ي خودي به ارتفاعات «قراويز» در غرب سرپل ذهاب منتقل مي شود. در تمام اين مدت كلاس درس هاي نهج البلاغه ي سعيد در خط مقدم ادامه دارد. سرانجام سعيد در چهارم آبان ماه سال ۱۳۵۹، در شب خجسته ي عيد ولايت مرتضوي، در خط مقدم جبهه ي جنگ حق عليه باطل، در ارتفاعات قراويز به اجداد پاك و شهيدش تأسي مي كند و پس از عمري كوتاه اما بسيار پربركت، در حال سجده شربت شهادت مي نوشد. علماي كرمانشاه بر پيكر پاك او نماز مي گذراند و مردم كرمانشاه تشيع با شكوهي از وي مي نمايندو صالح، فرزند سعيد، پيشاپيش عزاداران است. آيت اله نجومي به خط زيباي خويش بر سنگ مزار او چنين نگاشته: درود بر تو اي عزيز روزگار و اي ابا صالح لقد عشت سعيدا و مت سعيدا و ستبعث بعدا حيا سعيدا
نام شما

آدرس ايميل شما