به گزارش سرویس راوی راهیان نور، از آغاز جنگ چهار ماه ميگذشت. دشمن زمين گير شده بود. اگر چه ايجاد اين وضعيت مرهون ايثار و تلاش هستههاي مقاومت مردمي بود، ليكن عملكرد آنان به مردم منعكس نميشد. از سوي ديگر، انتظار عمومي بر آن بود كه ارتش جمهوري اسلامي ايران تجاوزات دشمن را به سرعت پاسخ گويد و سرزمينهاي اشغال شده را در كمترين زمان آزاد سازد.
همه چشمها به ارتش و فرمانده وقت كل قوا (ابوالحسن بني صدر) دوخته شده بود.
اين انتظار و توقع مردم به حدي رسيد كه بني صدر در تاريخ ۲۶ /۹ /۵۹ خطاب به فرماندهان ارتش گفت: "به هر ترتيبي كه هست براي عمليات آفندي طرحريزي كنيد." وي تاكيد كرد: "من ديگر در مقابل نظريات و خواستههاي مردم و رهبران مذهبي قدرت مقاومت ندارم، يا بايد طرحي را تهيه و اجرا كنيد و يا اينكه برويد در رسانههاي گروهي صريحا علت عدم امكان اجراي عمليات آفندي را براي مردم توضيح دهيد."
ستاد مشترك ارتش طرحي تهيه كرد كه مبناي عمليات نصر (هويزه) قرار گرفت. در اين طرح چهار مرحله پيشبيني شده بود كه در مرحله اول، جفير و پادگان حميد؛ در مرحله دوم، كوشك و طلاييه و ايستگاه حسينيه؛ و در مرحله سوم، خرمشهر آزاد ميشد. در مرحله چهارم نيز تك به داخل خاك عراق به منظور تصرف حومه بصره (تنومه) ادامه مييافت.
مرحله اول عمليات در ساعت ۱۰ صبح ۱۵ /۱۰ /۵۹ آغاز شد. ابتدا، تيپ ۳ لشكر ۱۶ زرهي ارتش با دو گروهان از سپاه پاسداران حركت سريعي را از محور ابوحميظه - سوسنگرد آغاز كردند و با استفاده از شكاف موجود در مواضع دشمن در محور كرخه كور، به پشت اين مواضع رخنه كردند و تا ۲۰ كيلومتري شرق هويزه پيش رفتند. تيپ ۱ لشكر ۱۶ با ۵ گروهان از نيروهاي سپاه پاسداران كه قرار بود از هويزه حركت كنند، با سرعت كمتري به سمت جنوب كرخهكور پيشروي كردند. به اين ترتيب نيروهاي خودي با موفقيت توانستند حدود ۳۰ كيلومتر پيشروي كنند و تيپ۴۳ زرهي ارتش عراق را به محاصره كامل درآورند.
در محور فارسيات، نصب پل و عبور دو گردان از لشكر۹۲ از كارون با تاخير انجام شد كه اين تاخير زيانآور بود. همچنين به علت اينكه مينهاي منطقه مين گذاري شده جمع آوري نشده بود، سه تانك خودي روي مين رفتند و حركت ستون در جناح راست فارسيات متوقف گرديد. نيروهاي جناح چپ محور فارسيات هم با مختصر پيشروي در ۳۰۰ متري غرب رودخانه متوقف شدند و به همين علت، در اين محور دستيابي به جاده اهواز - خرمشهر ميسر نگرديد و جاده در اشغال دشمن باقي ماند.
از سوي ديگر، يگانهاي موفق خودي كه در جنوب كرخه كور پيروزي بزرگي به دست آورده بودند از اقدامات تاميني غافل شده و اقدامات مهندسي ضروري را كه براي تحكيم مواضع به دست آمده و حفظ پيروزي لازم بود، انجام ندادند. لذا نيروها و تجهيزاتي چون تانكها و نفربرها بدون هيچ گونه جان پناه، سنگر و خاكريزي در دشت باز باقي مانده و جاي مناسبي براي استقرار نداشتند.
بدين ترتيب عدم موفقيت در جناح فارسيات موجب ناقص ماندن مرحله اول عمليات شد و نيروهاي محور كرخه كور براي پيشروي در عمق، از جناح چپ خود تامين نداشتند، ضمن اينكه جناح راست آنها نيز خالي بود.
مرحله دوم عمليات در ساعت ۸ صبح ۱۶ /۱۰ /۵۹ آغاز شد. نيروهاي زرهي و پياده به سوي پادگان حميد و جفير حركت كردند. نيروهاي سپاه پاسداران حدود يك كيلومتر جلوتر از قواي زرهي و از دو سمت جاده پيش ميرفتند. ساعتي بعد، آتش دشمن شدت گرفت، طوري كه پيشروي متوقف شد. ساعت ۱۴ دستور موكد پيشروي از بيسيمها شنيده ميشد. اما بعد از حدود ۵۰۰ متر پيشروي، حملات هواپيماهاي دشمن نيروها را متوقف كرد. در ساعت ۱۶ نيز دستورات صادره همچنان بر مقاومت و ايستادگي تاكيد داشت، اما دقايقي بعد، عقبنشيني نيروهاي زرهي آغاز شد در حالي كه نيروهاي پياده از عقبنشيني خبر نداشتند، به همين دليل در منطقه جا مانده و به محاصره دشمن افتادند و پس از درگيري با يك ستون تانك عراقي، ۱۴۰ تن از پاسداران و نيروهاي داوطلب - از جمله عدهاي از دانشجويان پيرو خط امام - به همراه فرماندهشان (حسين علمالهدي) به شهادت رسيدند.
"این نبرد، در ادبیات دفاع مقدس ما به نام «حماسه هویزه» نیز شناخته می شود."
انتهای پیام/