کانال کمیل-جهاد رسانه ای شهید رهبر- برادرم از ترس این که مادر، اجازه جبهه رفتن به او ندهد، بدون اجازه به جبهه رفت و بعد نامهای نوشت که مادر: من از ترس این که اجازه ندهی ، بدون اذن شما به جبهه آمدم و حالا که به اینجا آمدهام از من راضی باش!
الهی نه اسیر شوم و نه مجروح، بلکه شهید شوم
10 فروردين 1394 ساعت 14:48
کانال کمیل-جهاد رسانه ای شهید رهبر- برادرم از ترس این که مادر، اجازه جبهه رفتن به او ندهد، بدون اجازه به جبهه رفت و بعد نامهای نوشت که مادر: من از ترس این که اجازه ندهی ، بدون اذن شما به جبهه آمدم و حالا که به اینجا آمدهام از من راضی باش!
قسمتی از وصیتنامه شهید محمد برزگر: «وقتی جنازهام را آوردند، گریه نکنید و اگر گریه کردید به خاطر پهلوی شکسته حضرت زهرا(س) گریه کنید و مساجد را خالی نکنید که سنگر اصلی مسجد است و پشتیبان امام باشید».
به گزارش خبرنگار راهیان نور، خواهر شهید محمد برزگر اظهار کرد: برادرم از ترس این که مادر، اجازه جبهه رفتن به او ندهد، بدون اجازه به جبهه رفت و بعد نامهای نوشت که مادر: من از ترس این که اجازه ندهی ، بدون اذن شما به جبهه آمدم و حالا که به اینجا آمدهام از من راضی باش!
وی به بیان خاطره ای از زمان شهادت دوست برادرش پرداخت و گفت : وقتی دوست برادرم شهید شد، به همراه محمد به مراسم تشیع رفتیم، او مدام میگفت: الهی من هم شهید بشوم و من هم میگفتم: برادر این طور نگو انشالله سلامت باشی، برادرم گفت: من باید شهید بشوم و بعد از آن روز بود که تصمیمش برای رفتن به جبهه قطعی شد.
خواهر شهید برزگر فرازی از وصیت شهید را اینگونه بیان کرد: «الهی نه اسیر بشوم و نه مجروح بلکه شهید بشوم».
وی به بیان وضعیت پدر و مادرش بعد از شهادت برادرش پرداخت و گفت: پدرم بعد از اینکه خبر شهادت برادرم را شنید، مریض شد و حال و روز خوشی نداشت، خبر شهادت برادرم را دیرتر به مادرم رساندیم او هم مثل پدرم مریض شد و هنوز هم حال و روز خوبی ندارد.
انتهای پیام/
کد مطلب: 4780