مازندران- راهیاننور-؛ شهید امیر سرلشكر خلبان حسین خلعتبری عقاب تیز پرواز ارتش اسلام یكی از مردانی است كه باید آن را در ماورای آسمان شناخت.
درسالروز شهادت بهترین خلبان اف 4 جهان؛
اگر ذره ای از خاک وطنم به پوتین سرباز دشمن چسبیده باشد، آن را با خونم میشویم+ فیلم
گزارش: محسن توکلی
1 فروردين 1399 ساعت 13:39
مازندران- راهیاننور-؛ شهید امیر سرلشكر خلبان حسین خلعتبری عقاب تیز پرواز ارتش اسلام یكی از مردانی است كه باید آن را در ماورای آسمان شناخت.
به گزارش راهیان نور؛ نوشتن از امیران سرافراز ارتش اسلام كه عشق به یگانه هستی بخش كه اشتیاق لقائش آرام از جسم و جان آنان گرفته و سرسودایی شان را همواره بر آستان داشته است، كاری بس سخت و دشوار است، چرا كه آنان مسافران بهشتند و ما به جا مانده از غافله شهدا روی زمین خاكی.
امیر كم نظیر ارتش اسلام، سرلشكر خلبان حسین خلعتبری یكی از این پر و بال سوختگان وصال نور است كه لباس زیبای شهادت زیبنده قامتش و كمترین مزد اخلاص، فداكاری و ایثار و پروانگی اوست.
امیر سرافراز جبهه توحید و عقاب تیز پرواز و آشنای جبهه های افتخار و شرف و نور، این سربدار هم بیدار و جهادگر عرصه های پیكار و شیر بیشه شجاعت و ایثار و عاشق بی قرار و اسوه اخلاص و استقامت با صدق و صفا، پس از عمری جهاد خالصانه و جانبازی در خطوط مقدم دفاع از اسلام و ولایت با پیكر خونین و چهره رنگین و مخضوب به دیار معشوق خود شتافت و اجر و پاداش آن هم اخلاص و ایثار را بر دریافت مجوز ورود به بهشت دریافت كرد.
نگاهی گذرا به حیات شهید حسین خلعتبری
شهید حسین خلعتبری در سال 1328 در روستای «بصل كوه» شهرستان رامسر به دنیا آمد. سرباز شجاع ولایت كه بعدها در بین بعثیون به «حسین ماوریك» شكارچی ناوهای اوزای عراقی معروف شده بود و برای زنده و مرده اش جایزه تعیین كرده بودند؛ كسی كه مهارت او در خلبانی و شلیك موشك ماوریك (نوعی موشك هوا به سطح) در نیروی هوایی شهره بود.
حسین دوران كودكی و جوانی را در رامسر بود با پشت سر گذاشتن دوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان در سال 1349 به خدمت مقدس سربازی رفت و پس از دوران سربازی در سال 1351 به دلیل علاقه وافری كه به فن خلبانی داشت وارد دانشكده خلبانی نیروی هوایی شد. پس از دوره مقدماتی پرواز برای دیدن دوره پیشرفته به كشور آمریكا رهسپار شد.
پیش از سفر به آمریكا، حسین خلعتبری به دیدار خانواده می شتابد و به مادرش وكالت می دهد كه: «مادر! تمام حقوق ماهیانهام را براي رفع مشكلات نیازمندان هزینه كن.»
او در كشور آمریكا، نخست، دوره خود را در دانشگاه شپارد آغاز كرد و سپس به دانشگاه تگزاس منتقل شد و استعداد خیره كننده او در یادگیری و در پی آن هدایت هواپیما، باعث شده بود به عنوان دانشجوی ممتاز شناخته شود و نام او را همه اساتید به عنوان یك دانشجوی برجسته بر زبان آورند.
در همین حین به دلیل مهارت خاصی كه در خلبانی داشت، دوره شلیك موشك ماوریك را كه یك موشك هوا به سطح است و به وسیله آن می توان انواع شناورها را هدف قرار داد با موفقیت پشت سر گذاشت.
سرانجام دوره خلبانی پایان می یابد و او با دریافت گواهی نامه خلبانی در هواپیمای اف 4 به ایران باز می گردد و در پایگاه ششم شكاری بوشهر با درجه ستوان دومی مشغول به خدمت می شود.
با آغاز جنگ، عقاب تیزپرواز مازنداران به دشمن می تازد و بلافاصله پس از حمله عراقی ها، نیروی هوایی ارتش ایران، دست به كار شده و ترتیب انجام 2 عملیات را در همان روز می دهد كه بنا بر آن، یك عملیات با رمز البرز به پایگاه هوایی بوشهر می رسد و هدف پایگاه شعیبیه در استان بصره بود حسین با مهارت خاصی كه در شیرجه زدن با هواپیما داشت، همه اهداف از پیش تعیین شده را بمباران می كند و سالم بازمی گردد.
حمله 140 عقاب به عراق او از پایگاه ششم شكاری به پرواز درآمده و به عنوان فرمانده یك دسته 8 فروند به بغداد حمله می كند و مانورهای عالی از میان ساختمان ها و پرواز با ارتفاع بسیار پایین او و شماری دیگر از خلبانان در شهر بغداد، باعث می شود خبرگزاری ها لب به تحسین از مهارت خلبانان ایرانی بگشایند.
وی در فروردین سال 1360 در مصاحبه با نشریه روابط عمومی عقیدتی ـ سیاسی نیروی هوایی گفت: مأموریتهای من شامل اهداف دریایی، بنادر، پل، تأسیسات پالایشگاهی، تأسیسات برقی و پشتیبانی نیروی زمینی دشمن بوده و هیچگاه قانون «موشك جواب موشك را» عمل نكردیم و ...
شهید«خلعتبری» از جمله نخستین خلبانانی به شمار می آمد كه پس از حمله هوایی عراق به فرودگاه مهرآباد به بغداد حمله كرد.
حماسه هفت آذر 59 ( عملیات مروارید)
در روزهای آغازین آذر ماه سال 1359 بنا بر هماهنگی های انجام شده از سوی نیروهای هوایی و دریایی ارتش ایران، قرار می شود در روز هفتم آذر ماه، نیروی دریایی و هوایی به 2 اسكله «البكر» و «الامیه» حمله كنند.
روز عملیات فرا می رسد و حسین این دلاور مازندرانی، سوار بر اسب آهنین خود می شود و همراه شماری دیگر از خلبانان شجاع نیروی هوایی همچون شهید سرلشكر خلبان عباس دوران و شهید سرلشكر خلبان یاسینی در دل آسمان جای می گیرند و اینجاست كه حسین كاری می كند كه تا مدت ها حتی پس از شهادتش، افسران نیروی هوایی و دریایی عراق از شنیدن نام او لرزه به اندامشان می افتد.
پرواز آغاز شده و حسین با مانورهای دیدنی، خود را در بهترین موقعیت ها قرار می دهد و یكی پس از دیگری ناوچه های عراقی را غرق می كند.
شهید خلتعبری در این عملیات توانست ناوهای اوزا، ناوهای مین جمع كن، ناو نیروبر و چندین اژدر افكن به ارزش كلی 240 میلیون دلار را هدف قرار دهد و نیروی دریایی عراق را نابود كند و پس از این عملیات بود كه به شهید خلعتبری، لقب «حسین ماوریك» (شكارچی ناوهای اوزا) را دادند.
به او می گفتند: «قاتل اوزا» حالا نمی دانم چقدر شما از ناوچه های اوزای عراق اطلاعات دارید؛ آن قایق های موشك اندازی بود كه به علت برد بلند موشك و قابلیت مانورش به راحتی ناوهای ما را در خلیج فارس آماج قرار می داد.
این دلاور، هنگامی كه در بوشهر خدمت می كرد و زمان عملیات از هواپیمای خودش پیاده و سوار هواپیمای دیگر می شد و با موشك های «ماوریك تلویزیونی» این ناوها را آماج قرار می داد و به همین سبب به نام قاتل اوزا معروف شد.
بنا بر گفته كارشناسان، شهید خلعتبری در استفاده از هواپیماي اف 4، انجام مانورها و عملیات جنگی، انهدام هدف و شلیك موشك ماوریك همتا نداشت و به اندازه ای مهارت داشت كه در هر شیرجه به چندین هدف می توانست حمله كند.
حمله به اچ 3 بی نظیر ترین حمله هوایی و حضور پررنگ حسین در اواخر سال 1359 بود و با توجه به این كه عراق همه هواپیماهای ذخیره خود را به دلیل سالم ماندن از حملات تیزپروازان نیروی هوایی ارتش ایران به مجموعه پایگاه های الولید در نزدیكی مرز اردن انتقال داده بود، نیروی هوایی تصمیم می گیرد این پایگاه ها را هر طور شده، هدف قرار دهد.
طرح اولیه، آماده و شماری از برجسته ترین خلبانان نیروی هوایی برای این عملیات برگزیده می شوند؛ البته دلیل این كار، آن است كه اگر فرمانده دسته پروازی مورد هدف قرار گرفت، خلبانان حاضر مهارت این را داشته باشند كه خود هدف را پیدا و آن را نابود كنند، سپس جمعی از بهترین ها انتخاب شدند كه در بین آنها، نام حسین خلعتبری نیز به چشم می خورد.
سرانجام در تاریخ 15 فروردین 1360 هشت فروند هواپیمای فانتوم از پایگاه هوایی همدان به پرواز درآمدند و با چهار بار سوخت گیری هوایی و پشت سر گذاشتن مسافتی بالغ بر هزار كیلومتر، پایگاه های الولید را بمباران كردند و همگی سالم برگشتند.
نقش حسین در این عملیات هم خیره كننده بود و هنگام رسیدن به یكی از پایگاه ها، او ارتفاع را زیاد می كند و با شیرجه ای زیبا و مانورهای پی در پی، همه بمب های خود را روی اهداف فرو می ریزد و افتخار دیگری برای خود و میهن عزیزمان می آفریند؛ این عملیات هنوز هم در بزرگ ترین مدرسه های هوایی آمریكا تدریس و بررسی می شود.
ماموریت، زدن پل العماره
از سوی فرماندهی به پایگاه ششم شكاری مأموریت داده می شود تا پل العماره را بزنند. خلعتبری و چند تن از خلبانان شجاع این پایگاه انتخاب می شوند. پل، درست وسط شهر بود، خلعتبری وقتی روی پل می رسد، حملات ضد هوایی دشمن به اوج خود رسیده بود و اتومبیل هایی كه مشخص بود شخصی است، روی پل در حال حركت بودند. او با پذیرفتن خطر دور می زند و پس از عبور آنها، پل را سرنگون می كنند.
وقتی از او سئوال كردند، چرا چنین كردی، گفت: فرزندی یك ساله دارم، یك لحظه احساس كردم كه ممكن است، توی ماشین بچه ای مثل «آرش» من باشد و چگونه قبول كنم كه پدری بچه سوخته اش را در آغوش بگیرد؟
دولتمردان عراق با بودن او آرامش ندارشتند و با توجه به مهارت او در بیشتر عملیات به عنوان فرمانده دسته پروازی به دفاع از میهن می پرداخت.
تأسیسات نفتی، یگانهاي دریایی، پل الاماره و پالایشگاه كركوك بارها به دست او مورد حمله و تخریب قرار گرفت كه تنها بخشی از دلاوری های این مرد بزرگ است
مأموریت حیاتی
از سوی فرماندهی نیروی هوایی، مأموریتی به پایگاه، ابلاغ و خلعتبری برای انجام آن برگزیده می شود و مأموریت بدین شكل بود كه هدف، پشت سر نیروهای پشتیبانی عراق بمباران شدید شود، مأموریت حیاتی بود و جنگنده ها باید 460 مایل از وسط پدافند قوی عراق در ارتفاع بالا پرواز كنند و در حین مأموریت لحظه به لحظه به سمت اف 4 های نیروی هوایی موشك می زدند.
فانتوم ها درست روی هدف رسیده بودند كه ناگهان یك موشك سام ـ 6 از بالای كاناپی خلعتبری رد شد و هواپیما لرزید، در وسط نیروهای عراقی، شماری از خانه های متحرك دیده می شود و خلعتبری متوجه این خانه ها می شود و گویا به او الهام شده بود كه این خانه ها را بزند، هدف، بمباران تانك های دشمن بود، ولی خلعتبری ارتفاع هواپیما را زیاد می كند و در یك آن به سمت خانه ها شیرجه می رود.
با توجه به مهارتی كه او در این كار داشت، خانه ها را هدف گرفته و دقیقاً با یك شیرجه همه آنها را نابود می كند. در این هنگام ساعت شش و نیم صبح را نشان می دهد، خلعتبری بلافاصله پس از مأموریت با سرعت به پایگاه برمی گردد و در گزارش پس از پرواز خود این گونه می نویسد كه شماری از خانه های متحرك را دیدم و به جای اهداف از پیش تعیین شده آنها را آماج گرفتم.
روز پس از آن از اتاق ویژه اطلاع دادند كه به خلعتبری بگویید دیدت عالی بود و زمانی كه آنجا را زدی 48 افسر عالی رتبه و 2 ژنرال ارتش بعثی صدام داخل این خانه ها بودند كه به درك واصل شدند.
نباید پرواز كنی
شهید خلعتبری در حضورش در دوران جنگ تحمیلي، بیش از 70 پرواز برون مرزي بر فراز خاك دشمن انجام می دهد و البته این تنها پروازهای عمقی به خاك عراق است و پروازهایی كه او روی خلیج فارس از جمله در عملیات مروارید انجام می داد، بسیار بیشتر از این است.
با این كه پزشكان او را به خاطر پروازهاي متعدد و پي در پي و فشارهایي كه بر جسم او وارد شده بود از ادامه پرواز منع كرده بودند، ولی خلعتبري كسی نبود كه جسمش را بر خاك و مردم كشورش ترجیح دهد و از این روی، توصیه پزشكان و فرماندهان جنگياش را براي توقف پروازهاي جنگي نپذیرفت.
نماینده ایران در دادگاه لاهه:
مدتی از جنگ گذشته بود که خلتعبری برای دفاع از حقوق ایران که درگیر جنگی ناخواسته شده بود، به عنوان نماینده ویژه ایران در دادگاه بینالمللی لاهه حضور مییابد تا در برابر دولتمردان غربى و عربى، از حقوق کشور عزیزمان دفاع کند و در این امر خطیر با ابتکار عملى که در آن جا بروز داد، حقانیت ایران را در جنگ ثابت کرد.
با وجود این که مدت ماموریت او در دادگاه لاهه 2 ماه بود، به همه وعدهها و وسوسههاى سران کشورهاى آمریکا و انگلیس پشت پا زد و ادامه امور را به کاردار ایران در سوئیس سپرد و پس از 15 روز به کشور بازگشت و در پاسخ به این سوال که چرا تا پایان ماموریت در آن جا نمانده، گفته است:
کد مطلب: 15469