تاریخ انتشار
پنجشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۴۴
کد مطلب : ۱۶۱۳۴
به مناسبت ایام شهادت؛
خاطره شهید سلیمانی از شهادت حمید باکری+فیلم
دریافت و مشاهده فیلمبه گزارش راهیان نور؛ شهید حمید باکری در سال 1334 در آذربایجان غربی به دنیا آمد. او تحصیلات متوسطه را در دبیرستان فردوسی ارومیه به پایان رساند و بعد از اخذ دیپلم، باوجود قبولی در کنکور، به سربازی رفت.
دوران سربازی را نیز در یکی از پاسگاههای ژاندارمری اطراف ارومیه گذراند و بعد از پایان خدمت حدود یک سال در تبریز ساکن شد و به مطالعه و تزکیه نفس و خودسازی پرداخت. سپس برای ادامه تحصیلات عازم آلمان شد، اما با تبعید امام خمینی به نوفللوشاتو، به پاریس رفت.
وی آنجا مأموریت یافت به سوریه و لبنان برود تا با شرکت در دورههای آموزش نظامی، مهارتهای جنگ شهری، جنگ چریکی، روشهای سازماندهی نیرو و شیوه ساختن بمبهای دستی را فرابگیرد. مأموریت بعدی وی تهیه اسلحه و انتقال آنها به کشور بود. انتقال سلاحها تا مرز ترکیه بهعهده حمید و از مرز تا تبریز بهعهده برادرش مهدی باکری بود.
پس از بازگشت امام خمینی به ایران و همزمان با پیروزی انقلاب، حمید باکری نیز به ایران برگشت و با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال 1358، به عضویت سپاه ارومیه درآمد و عضو شورای مرکزی آنجا شد. او همزمان با فعالیت در سپاه ارومیه، در قالب گروههای جهادی به روستاهای استان میرفت و در بازسازی و محرومیتزدایی از آنها تلاش فراوانی میکرد. در درگیریهای کردستان بهویژه آزاد کردن سنندج و مهاباد نیز نقش مؤثری ایفا کرد.
باکری در سال 1359 هم مدتی مسئول اداره بازرسی شهرداری ارومیه بود، اما پذیرش مسئولیتهای سنگینی همچون آزادسازی کردستان، ساماندهی شهرداری ارومیه و محرومیتزدایی از روستاهای استان او را از عمل به تکلیف دینی و ملی خود بازنداشت و در سال 1360 به آبادان رفت و با استقرار در خط دفاعی ذوالفقاریه به مبارزه با دشمن پرداخت. باکری در عملیاتهای فتح المبین و بیتالمقدس فرماندهی یکی از گردانهای تیپ نجف اشرف را بهعهده داشت و در گشودن دژ مستحکم عراقیها در خرمشهر بسیار جانفشانی کرد.
همزمان با فرماندهی مهدی باکری در تیپ 31 عاشورا، حمید باکری نیز به تیپ 31 پیوست و در عملیات مسلمبن عقیل مسئول محور یکم تیپ عاشورا و در عملیات والفجر مقدماتی فرمانده تیپ 9 لشکر 31 عاشورا بود. همچنین در نبردهای والفجر1، والفجر2، والفجر4 و خیبر جانشینی فرمانده لشکر 31 عاشورا را بهعهده داشت.
وی در عملیات خیبر در معیت گردانهای خطشکن لشکر، با نبردی برقآسا خط دشمن را در جزیره مجنون جنوبی شکست و در کوتاهترین زمان ممکن پل شحیطاط، تنها راه ارتباط زمینی دشمن با جزایر را بهتصرف درآورد. همچنین 3 روز در برابر پاتکهای بیامان دشمن تا پای جان جنگید تا اینکه به آرزوی دیرینهاش یعنی شهادت رسید و روحش آسمانی و پیکر مطهرش جاودانه شد.
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی ماجرای شهادت حمید باکری را بیان میکند.
انتهای پیام/+
دوران سربازی را نیز در یکی از پاسگاههای ژاندارمری اطراف ارومیه گذراند و بعد از پایان خدمت حدود یک سال در تبریز ساکن شد و به مطالعه و تزکیه نفس و خودسازی پرداخت. سپس برای ادامه تحصیلات عازم آلمان شد، اما با تبعید امام خمینی به نوفللوشاتو، به پاریس رفت.
وی آنجا مأموریت یافت به سوریه و لبنان برود تا با شرکت در دورههای آموزش نظامی، مهارتهای جنگ شهری، جنگ چریکی، روشهای سازماندهی نیرو و شیوه ساختن بمبهای دستی را فرابگیرد. مأموریت بعدی وی تهیه اسلحه و انتقال آنها به کشور بود. انتقال سلاحها تا مرز ترکیه بهعهده حمید و از مرز تا تبریز بهعهده برادرش مهدی باکری بود.
پس از بازگشت امام خمینی به ایران و همزمان با پیروزی انقلاب، حمید باکری نیز به ایران برگشت و با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال 1358، به عضویت سپاه ارومیه درآمد و عضو شورای مرکزی آنجا شد. او همزمان با فعالیت در سپاه ارومیه، در قالب گروههای جهادی به روستاهای استان میرفت و در بازسازی و محرومیتزدایی از آنها تلاش فراوانی میکرد. در درگیریهای کردستان بهویژه آزاد کردن سنندج و مهاباد نیز نقش مؤثری ایفا کرد.
باکری در سال 1359 هم مدتی مسئول اداره بازرسی شهرداری ارومیه بود، اما پذیرش مسئولیتهای سنگینی همچون آزادسازی کردستان، ساماندهی شهرداری ارومیه و محرومیتزدایی از روستاهای استان او را از عمل به تکلیف دینی و ملی خود بازنداشت و در سال 1360 به آبادان رفت و با استقرار در خط دفاعی ذوالفقاریه به مبارزه با دشمن پرداخت. باکری در عملیاتهای فتح المبین و بیتالمقدس فرماندهی یکی از گردانهای تیپ نجف اشرف را بهعهده داشت و در گشودن دژ مستحکم عراقیها در خرمشهر بسیار جانفشانی کرد.
همزمان با فرماندهی مهدی باکری در تیپ 31 عاشورا، حمید باکری نیز به تیپ 31 پیوست و در عملیات مسلمبن عقیل مسئول محور یکم تیپ عاشورا و در عملیات والفجر مقدماتی فرمانده تیپ 9 لشکر 31 عاشورا بود. همچنین در نبردهای والفجر1، والفجر2، والفجر4 و خیبر جانشینی فرمانده لشکر 31 عاشورا را بهعهده داشت.
وی در عملیات خیبر در معیت گردانهای خطشکن لشکر، با نبردی برقآسا خط دشمن را در جزیره مجنون جنوبی شکست و در کوتاهترین زمان ممکن پل شحیطاط، تنها راه ارتباط زمینی دشمن با جزایر را بهتصرف درآورد. همچنین 3 روز در برابر پاتکهای بیامان دشمن تا پای جان جنگید تا اینکه به آرزوی دیرینهاش یعنی شهادت رسید و روحش آسمانی و پیکر مطهرش جاودانه شد.
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی ماجرای شهادت حمید باکری را بیان میکند.
انتهای پیام/+