تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۳۶
کد مطلب : ۱۶۴۰۸
به مناسبت سالروز شهادت؛
مسیح بلوچستان را بیشتر بشناسیم/ یاحسین فرماندهی از آن توست
یک روز هم که کنار مردم بود و در «همایش وحدت اقوام و مذاهب سیستانوبلوچستان» بود در اثر انفجار تروریستی به آرزویش رسید و شد «شهید وحدت». در کنارش یارانش هم بودند و پرکشیدند و مردم هم بودند و سران عشایر و طوایف بلوچ هم بودند.
سردار شوشتری در یک انفجار تروریستی توسط گروهک جندالله به سرکردگی عبدالمالک ریگی به شهادت رسید
ما همان آدمها هستیم
درباره زندگی و اعتقادات شهید شوشتری لازم نیست کسی سخن بگوید؛ مردی است که خودش گفته است کیست و چه خوب هم گفته است. در آخرین سخنرانیاش از قول ایرانیها به بدخواهان ایران گفته بود: «اگر امروز هم هر دیوانه و هر ابلهی دستش به این کشور دراز شود، دستش را قطع میکنیم. ما همان آدمها هستیم و با همان انگیزه و همان اراده. حالا درست است که موهایمان سپید شده است، اما امروز برای شهیدشدن بیشتر آماده هستیم، چون آن روز یک آرزوهایی توی دلمان بود اما امروز همه آرزوهایمان تمام شده. امروز برای شهادت از هر روزی آمادهتر هستیم».
روایت سردار حسن رستگار پناه
در دوره فرماندهی شوشتری (نیمه اول دهه ۸۰ شمسی)، وضعیت سیاسی، اجتماعی و روانی جامعه در مناطق کردنشین شبیه دوره کاظمی بود و ضدانقلاب بهندرت در جغرافیای طبیعی و انسانی این مناطق حضور فیزیکی داشت.
یادم نیست در آن مقطع، ضد انقلاب، عملیاتی اجرا کرده یا اقدامات تخریبی انجام داده باشد. در آن زمان، موضوع جدیدی پیش آمده و آن حضور پررنگ و فعالیت گروه پ.ک.ک. در آن مناطق، بهویژه در استان آذربایجان غربی بود.
اولین موضوع در دوره فرماندهی شوشتری، حضور فیزیکی و نظامی عناصر گروه پ.ک.ک. بود که در بعضی مناطق بهراحتی تردد میکردند و ما هم با اختلافسلیقه و روشی که داشتیم، با آنها برخورد جدی نمیکردیم.
دومین موضوع، فضا و بستری بود که در طول بیست سال در آن مناطق شکل گرفته بود. سطح فرهنگی مردم در مناطق کردنشین، در آن سالها به شدت افزایش پیدا کرده بود.
ارتباطات فرا منطقهای چه با عقبه کشور در داخل و چه خارج از کشور زیاد شده و دستگاههای تبلیغاتی و روانی کردی بسیار بیشتر شده بود. پ.ک.ک. امکانات ماهوارهای در اختیار داشت و امکان استفاده از ماهواره در بین قومیت کرد در داخل ایران توسعه پیدا کرده بود.
در دوران بیستساله پس از انقلاب، پای بسیاری از جوانان روستایی به دانشگاهها باز شده و عدهای از آنها فارغالتحصیل هم شده بودند.
اوج فعالیتهای گروه پ.ک.ک. در دوره فرماندهی نورعلی شوشتری در قرارگاه حمزه بود و او وضعیت ویژهای را تجربه میکرد.
شوشتری در قرارگاه حمزه بهشدت دنبال اقدامات توسعهای بود و تلاش میکرد که شورای تأمین ویژه غرب کشور و دستگاههای دیگر را برای مشارکت در طرحهایی که در زمان ایشان تائید شده بود، فعالتر کند.
او قصد داشت در زمینه توسعه فرهنگی در سطح منطقه، اقداماتی را انجام بدهد، ولی در سلسله مراتب، از رویهای که در پیش گرفته بود، حمایت کافی نمیشد.
شوشتری اعتقاد صد در صد داشت که باید ارتباطش با مردم را در زمینههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی افزایش دهد. او میکوشید برای حفظ روحیه نیروها، نیازهای آنها را در درون سازمان تأمین کند. در بیرون سازمان هم به دنبال افزایش تعاملات بود.
همزمان با این فعالیتها، گروه پ.ک.ک.شروع به عضوگیری، آموزش و سازماندهی نیرو داخل ایران کرد. علاوه بر این، فعالیتهای سیاسی هم انجام میداد و از نظر روانی هم روی مردم کار میکرد.
در جلساتی که با وی داشتیم، تاکید میکرد؛ مشکلات ساختاری و سازمانی درون سپاه باید بهسرعت حل شود. در زمینه فعالیتهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی هم معتقد به همگرایی و ارتباط با مردم بود، نه واگرایی.
در واقع یکی از کارهایی که در آن مناطق دنبال میشد؛ جلوگیری از انحرافات اعتقادی بود. محمد بروجردی، احمد کاظمی، نورعلی شوشتری و دیگر فرماندهان، همگی این موضوع را دنبال میکردند تا انحرافات فرهنگی که در آنجا وجود داشت، زیاد نشود و برای اصلاح آنها اقدام شود.
دراینباره، راهکارهای گوناگونی در پیش گرفته میشد؛ احترام به مردم و هویت اجتماعی- فرهنگی- شخصیتی آنها یکی از راهکارها بود. این رفتار سبب میشد که متنفذان و معتمدان محلی به آنها اعتماد کنند و ارتباطشان با آنان را روز بهروز بیشتر کنند.
در دوره فرماندهی ایشان، حوادثی در درون مجلس اتفاق افتاد. نمایندگان کرد مجلس با مطرح کردن خواستهها و ایدههایی خاص، رسما از پ. ک.ک. پشتیبانی کردند. این موضوع بازتاب خاص سیاسی و اجتماعی در درون جامعه داشت.
شوشتری به خدمات عمرانی و اجرائی بسیار اهمیت میداد، ولی از پشتیبانی مسئولان کشور برخوردار نبود، چون در آن مقطع، تامین امنیت دغدغه آنها نبود. شوشتری در دوران مدیریتش باوجوداینکه هیچ یک از جریانهای سیاسی همراهیاش نمیکردند، همه توانش را بکار گرفت و طرحهای متعددی تنظیم کرد و کارها را پیش برد، تا اینکه حادثه حمله آمریکا به عراق پیش آمد.
اجرای طرح مانور عاشورای ۵بعد از حمله آمریکا به عراق، برآورد میشد که حرکت بعدی آمریکا، به سمت ایران باشد. بر همین اساس، مانوری با عنوان عاشورای ۵ طراحی شد. سپاه محورهای تهدید و خطر را بیشتر، از سمت شهرهای کردستان؛ مثل بانه، مریوان و سقز میدانست.
شوشتری در مقطعی از دوران فعالیتش، برای ایجاد استحکامات و موانع موردنیاز جهت مقابله با تهدیدهای بیرونی تلاش کرد. او انرژی و وقتش برای ایجاد استحکامات را در محورهایی گذاشت که احتمال تهدید ازآنجا وجود داشت. در این راه از یگانهای مهندسی هم کمک گرفت. شوشتری برنامهها و طرحهای دفاعی متعددی برای مقابله با تهدیدهای آمریکا در غرب تهیه کرده بود.
شوشتری در قرارگاه حمزه مجبور بود فعالیتها را از زنجان تا کردستان مدیریت کند. در دوره فرماندهی او مانند دوره احمد کاظمی، دغدغه حل مشکلات درونسازمانی و برونسازمانی وجود داشت.
مهار ناآرامی در مناطق کردنشین ایران پس از دستگیری عبدالله اوجلان در اسفند سال ۱۳۷۷، موساد اسرائیل در اقدامی برنامهریزیشده، اوجلان را دستگیر کرد و تحویل ترکیه داد. به محض دستگیری اوجلان اکثر شهرهای کردنشین ایران درگیر این حادثه شدند و در دفاع از اوجلان تحرکاتی را آغاز کردند. اینها نشئتگرفته از اقدامات روانی، تبلیغاتی و سیاسی بود.
میتوان گفت واگرایی قومی تأثیر خودش را گذاشته بود و در این حادثه خود را نشان داد. در سنندج، سقز، مهاباد، ارومیه و شهرهای دیگر اغتشاش و درگیری به وجود آمده بود.
در آن وضعیت، آقای شوشتری با بهرهگیری از توان موجود و اختیارات مدیریتیاش تلاش کرد این غائله را مهار کند. یادم هست در دوران ایشان یک نفر از اشرار دائمالخمر در مهاباد، در درگیری با نیروهای انتظامی کشته شد.
بعدازاین جریان، پ.ک.ک. با قهرمان سازی، حدود دو سه ماه مهاباد را به هم ریخت و از حالت طبیعی خارج کرد. این گروه برای نا امن کردن منطقه، برنامهریزی کرده بود.
آقای شوشتری از همان دوران شروع حوادث کردستان در اوایل انقلاب، مثل خیلی از عزیزان در پاکسازی سنندج حضور داشت و اطلاعات اولیه درباره کردستان و تجربه کار در آن مناطق را کسب کرد.
شوشتری باهوش بود و به مطالعه علاقه داشت. او سعی میکرد با افراد گوناگون ارتباط برقرار کند و از تجربیاتشان استفاده کند. همچنین مستندات را خوب مطالعه میکرد و اطلاعات لازم را به دست می آورد. استناد حرفهایم، طرحهای تهیه شده در دوره فرماندهی اوست.
قبل از شوشتری، طرحهای زیادی تهیه شده ولی ابتر مانده بود. او آمد بر اساس وضعیت منطقه در طرحها تغییراتی داد، طوری که با اجرای آنها امنیت منطقه تثبیت شد.
حالا اگر درباره شهید شوشتری بیشتر بخواهیم وصیتنامهاش هم هست و پر از راز است؛ «دیروز از هر چه بود گذشتیم، امروز از هر چه بودیم گذشتیم. آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز. دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود. جبهه بوی ایمان میداد و اینجا ایمانمان بو میدهد. آنجا بر درب اتاقمان مینوشتیم یاحسین(ع) فرماندهی از آن توست؛ الان مینویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید.
الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم. آزادمان کن تا اسیر نگردیم».
انتهای پیام/