تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۳۰
کد مطلب : ۷۶۸۵
ذوق و شوق خادمی
به گزارش خبرنگار راهیان نور، دلخوشی خادمین خدمت به زائران یادمانهای شهداست. کاروان که از راه میرسد، خوشحال میشوند و خود را برای استقبال از زائران آماده میکنند. هر کدام از خادمان در تکاپو برای خدمت هستند. یکی اسفند دود میکند. یکی دست به سینه در ابتدای یادمان میایستد و به همه زائران خوش آمد میگوید. یکی لیوانها را میچیند و به زائران شربت تعارف میکند و یکی کفشهای زائران را واکس میزند.
اخم و تلخ در چهرههایشان نمیبینی؛ با لبخند و احترام از زائران پذیرایی میکنند و هدفشان رضایت زائران است چرا که رضایت زائران را رضایت شهدا میدانند. این خادمان شعارشان این است که زائرداری اربعینی کنند. هر جا در کارشان کمبودی باشد، از زائران عذرخواهی میکنند. در یادمان شهدای بولحسن، یخشان تمام شده بود و فاصلهشان تا شهر بانه 30 کیلومتر بود. زائران هم مدت کوتاهی در یادمان بودند. شربت را آماده کردند اما آنچنان خنک نبود. خادم الشهدا برای هر کس که شربت میریخت با شرمی که در چهرهاش هویدا بود میگفت: از اینکه شربتمان خنک نیست عذرخواهی میکنم!
خادمی که کفش زائران را واکس میزند، با افتخار کفش را در دست میگیرد و با دقت و حوصله واکس میزند. برایش مهم نیست که کیست و در شهر چه سمت و اسم و رسمی دارد. او خدمت به زائران را برای خودش افتخار میداند. در میان این خادمان پیرها و میانسالهایی هم میبینی که برای انجام کارهای خادمی با جوانها رقابت میکنند. بیشتر خادمان طلبه و دانشجو هستند. کاسب، کارمند، دانش آموز و بازنشسته هم در بینشان پیدا میشود. اما همه به معنای واقعی طلبه هستند. اینان طالب چیزی هستند که برای به دست آوردن آن روزها از شهر و خانواده خود فاصله گرفتهاند.
خادمان شهدا همه جامهی یکسان و خاکی به تن دارند که به این لباس خادمی خود افتخار میکنند. از لباسهایشان به خوبی مراقبت میکنند و پس از اتمام دورهی خادمی آن را به شهر میبرند و در کنار دیگر لباسهایشان میگذراند تا جامههایشان برکت یابد.
دورهی خادمی را فرصتی برای خودسازی میدانند تا راه و رسم سبک زندگی شهدا را دریابند. خادمان فرصت کوتاه خادمی را دورهای برای تربیت روح میدانند. بسیاری از خادمان وقتی دوره خادمیشان تمام میشود خودشان را به آب و آتش میزنند تا یک دوره دیگر در یادمانی خادم شهدا باشند.
سختترین لحظهی خادمان لحظهی وداع است. لحظهای که کاروان زائران از یادمان خارج میشود و با حسرت به آن کاروان نگاه میکنند و برایشان دست تکان میدادند و سختترین وداع آخرین نگاهیست که به یادمان میاندازند و با اشک سوار بر خودرو میشوند تا به شهرهایشان بازگردند.
تعدادی از خادمان شهدا از همین کسوت خادمی شهدا به حریم امن دفاع از خاندان عصمت و طهارت رسیدند. و خود طعم شیرین شهادت را چشیدند و در راه دفاع از حرم اهل بیت(ع) آسمانی شدند که علمدار اینان سردار شهید رضا فرزانه است که سال گذشته وی فرمانده قرارگاه مشترک راهیان نور غرب و شمالغرب بود و چند ماه بعد در سوریه و در دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسید.
انتهای پیام/
اخم و تلخ در چهرههایشان نمیبینی؛ با لبخند و احترام از زائران پذیرایی میکنند و هدفشان رضایت زائران است چرا که رضایت زائران را رضایت شهدا میدانند. این خادمان شعارشان این است که زائرداری اربعینی کنند. هر جا در کارشان کمبودی باشد، از زائران عذرخواهی میکنند. در یادمان شهدای بولحسن، یخشان تمام شده بود و فاصلهشان تا شهر بانه 30 کیلومتر بود. زائران هم مدت کوتاهی در یادمان بودند. شربت را آماده کردند اما آنچنان خنک نبود. خادم الشهدا برای هر کس که شربت میریخت با شرمی که در چهرهاش هویدا بود میگفت: از اینکه شربتمان خنک نیست عذرخواهی میکنم!
خادمی که کفش زائران را واکس میزند، با افتخار کفش را در دست میگیرد و با دقت و حوصله واکس میزند. برایش مهم نیست که کیست و در شهر چه سمت و اسم و رسمی دارد. او خدمت به زائران را برای خودش افتخار میداند. در میان این خادمان پیرها و میانسالهایی هم میبینی که برای انجام کارهای خادمی با جوانها رقابت میکنند. بیشتر خادمان طلبه و دانشجو هستند. کاسب، کارمند، دانش آموز و بازنشسته هم در بینشان پیدا میشود. اما همه به معنای واقعی طلبه هستند. اینان طالب چیزی هستند که برای به دست آوردن آن روزها از شهر و خانواده خود فاصله گرفتهاند.
خادمان شهدا همه جامهی یکسان و خاکی به تن دارند که به این لباس خادمی خود افتخار میکنند. از لباسهایشان به خوبی مراقبت میکنند و پس از اتمام دورهی خادمی آن را به شهر میبرند و در کنار دیگر لباسهایشان میگذراند تا جامههایشان برکت یابد.
دورهی خادمی را فرصتی برای خودسازی میدانند تا راه و رسم سبک زندگی شهدا را دریابند. خادمان فرصت کوتاه خادمی را دورهای برای تربیت روح میدانند. بسیاری از خادمان وقتی دوره خادمیشان تمام میشود خودشان را به آب و آتش میزنند تا یک دوره دیگر در یادمانی خادم شهدا باشند.
سختترین لحظهی خادمان لحظهی وداع است. لحظهای که کاروان زائران از یادمان خارج میشود و با حسرت به آن کاروان نگاه میکنند و برایشان دست تکان میدادند و سختترین وداع آخرین نگاهیست که به یادمان میاندازند و با اشک سوار بر خودرو میشوند تا به شهرهایشان بازگردند.
تعدادی از خادمان شهدا از همین کسوت خادمی شهدا به حریم امن دفاع از خاندان عصمت و طهارت رسیدند. و خود طعم شیرین شهادت را چشیدند و در راه دفاع از حرم اهل بیت(ع) آسمانی شدند که علمدار اینان سردار شهید رضا فرزانه است که سال گذشته وی فرمانده قرارگاه مشترک راهیان نور غرب و شمالغرب بود و چند ماه بعد در سوریه و در دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسید.
انتهای پیام/