این جانب از شما ملت شریف ایران متواضعانه می‌خواهم كه در عین حال كه در صحنه حاضرید آرامش را حفظ كنید. حضور شما مردم عزیز و مسلمان در صحنه است كه توطئه‌های ستمگران و حیله‌گران تاریخ را خنثی می‌كند. حضور شما در صحنه است كه گرد یأس و درماندگی بر چهره‌های منافقین و متحدان بی‌آبرویش می‌پاشد. حضور شما مردم شجاع و با ایمان است كه خط اصیل اسلام را بر ایران و به امید خدا بر جهان حاكم خواهد نمود. حضور شما مردم مؤمن از جان گذشته است كه روشنفكران غرب و شرق‌زده را برای همیشه رسوا می كند. حضور شما در صحنه، تمام «من»ها و منیّت‌های شیطانی را كوبیده و می‌كوبد و «ما» و اخوّت اسلامی را جایگزین آن نموده و می‌نماید. حضور شما در صحنه به امریكا و غرب و شرق و دنباله‌روهای بی عقلشان هشدار داد كه این ما بودیم كه انقلاب نمودیم و این ما هستیم كه سرنوشت خود را خود تعیین می‌نماییم و از كلمات بی محتوای شما گول نمی‌خوریم. حضور شما در صحنه، جبهه‌ها و سازمانها و جمعیتهایی را كه به اسم طرفداری از فرد و فردپرستی به مقابله با اسلام و احكام شرعی آن برخاسته بودند، رسوا نمود. امروز و روزهای آینده روز شكست جریان دشمنان قسم‌خورده اسلام است. روز شكست فرد یا افراد نیست، روز شكست جریانی است كه به اسلام معتقد نیستند و اگر هم باشند، مسلماً تا حدودی است كه با قوانین غرب برنخورد و مخالفتی نداشته باشد؛ روز شكست جریانی است كه همیشه قلب مرا می‌آزارد، شكست جریانی است كه بسیار خطرناكتر از تمامی جنایتها و خیانتهای رژیم پهلوی در طول حكومت ننگینشان بود؛ روز شكست جریانی است انحرافی كه حضور بموقع شما، پایه‌های آن را لرزاند و فروریخت. (1)
من امروز بعد از ده سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچون گذشته اعتراف می‌كنم كه بعض تصمیمات اول انقلاب در سپردن پست‌ها و امور مهمه كشور به گروهی كه عقیده خالص و واقعی به اسلام ناب محمدی نداشته‌اند، اشتباهی بوده است كه تلخی آثار آن به راحتی از میان نمی‌رود، گرچه در آن موقع هم من شخصاً مایل به روی كار آمدن آنان نبودم ولی با صلاحدید و تأیید دوستان قبول نمودم و الآن هم سخت معتقدم كه آنان به چیزی كمتر از انحراف انقلاب از تمامی اصولش و هر حركت به سوی امریكای جهانخوار قناعت نمی‌كنند، در حالی كه در كارهای دیگر نیز جز حرف و ادعا هنری ندارند. امروز هیچ تأسفی نمی‌خوریم كه آنان در كنار ما نیستند چرا كه از اول هم نبوده‌اند.
انقلاب به هیچ گروهی بدهكاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروه‌ها و لیبرال‌ها می‌خوریم، آغوش كشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه كسانی كه قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است، ولی نه به قیمت طلبكاری آنان از همه اصول، كه چرا «مرگ بر امریكا» گفتید! چرا جنگ كردید! چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حكم خدا را جاری می‌كنید؟ چرا شعار« نه شرقی و نه غربی» داده‌اید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال كرده‌ایم و صدها چرای دیگر. و نكته مهم در این رابطه اینكه نباید تحت تأثیر ترحم‌های بی‌جا و بی‌مورد نسبت به دشمنان خدا و مخالفین و متخلفین نظام، به گونه‌ای تبلیغ كنیم كه احكام خدا و حدود الهی زیر سؤال بروند.
من بعض از این موارد را نه تنها به سود كشور نمی دانم كه معتقدم دشمنان از آن بهره می‌برند، من به آنهایی كه دستشان به رادیو - تلویزیون و مطبوعات می‌رسد و چه بسا حرفهای دیگران را می‌زنند صریحاً اعلام می كنم: تا من هستم نخواهم گذاشت حكومت به دست لیبرالها بیفتد، تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین اسلام این مردم بی‌پناه را از بین ببرند، تا من هستم از اصول نه شرقی و نه غربی عدول نخواهم كرد، تا من هستم دست ایادی امریكا و شوروی را در تمام زمینه‌ها كوتاه می‌كنم و اطمینان كامل دارم كه تمامی مردم در اصول همچون گذشته پشتیبان نظام و انقلاب اسلامی خود هستند كه علاوه بر دهها و صدها صحنه اعلام حضور و آمادگی خود امسال نیز در راهپیمایی 22 بهمن حقیقت آمادگی كامل خویش را به جهانیان نشان دادند و واقعاً دشمنان انقلاب را شگفت‌زده كردند كه تا كجا حاضر به فداكاری‌اند. من در اینجا خود را شرمنده و كوچكتر از آن می‌دانم كه زبان به وصف و تقدیر از آنان بگشایم. خداوند پاداش عظیم این همه اخلاص و رشد و بندگی را خواهد داد. (2)
اكنون كه بحمدالله در سایه عنایات خداوند متعال و ادعیه حضرت بقیةالله‌الاعظم، روحی لمقدمه الفداء جمهوری اسلامی با سعی و كوشش قشرهای مختلف ملت با استقرار و پایداری به جلو می‌رود، از ملت عظیم‌الشأن خواهانم كه به طور فعّال در صحنه حاضر، و از كمک به دولت خدمتگزار و جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها دریغ ننمایند. مسأله دفاع از اسلام و كشور اسلامی و اموال و نوامیس مسلمین از واجبات كفایی است و همه ما، به حسب امكاناتی كه در اختیار داریم، لازم است احتیاجات جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها را، كه آن نیز كمك به دفاع است، برآورده نماییم. و این جانب با تشكر از ملت بزرگوار ایران، كه انقلاب را با حضور خود و فداكاری‌های بی‌دریغ به ثمر رسانده و به پیش می‌برند. می‌خواهم كه به حضور فعال خود ادامه دهند؛ و در این حضور رضای خداوند تعالی را جلب نمایند. و امیدوارم كه حق تعالی با عنایات خود نسبت به این ملت معظم، همه را از مجاهدین فی‌سبیل‌الله محسوب، و در اجر مجاهدان صدر اسلام در ركاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شریك فرماید. (3)
مردم را در صحنه حاضر نگه دارید كه آنچه انقلاب و ایران را حفظ كرده حضور مردم در صحنه است. در تمام دنیا مردمی به خوبی مردم ایران پیدا نمی‌شود. امروز مردم پشتیبان انقلاب اسلامی و دولت هستند. پشتیبانی مردم از دولت به خاطر این است كه دولت را اسلامی می‌دانند و می‌دانند كه طرفداری از دولت، ‌طرفداری از اسلام است؛ تنها به این خاطر است كه از دولت پشتیبانی می‌كنند، این پشتیبانی را باید حفظ كنید. ائمه جمعه در سراسر ایران بالاترین اجتماع را دارند؛ از این اجتماعات استفاده كنید و جهات شرعی و سیاسی را به مردم تذكر دهید، آنان را در مقابل شیاطین مجهز كنید. امروز دولت با تمام توان دارد زحمت می‌كشد و آنچه از دستش برمی آید انجام می‌دهد؛ كار مشكل است. (4)
من عرض می‌كنم كه همه علما این مطلب را همیشه به مردم گوشزد كنند و هم مبلغین گوشزد كنند كه این حضور شما در صحنه و پشتیبانی شما از جمهوری اسلامی و از مجلس و از دولت و از قوه قضائیه و از ارتش و از سپاه پاسداران و همه، این رمز پیروزی است كه عاید شما شده است و به شكرانه نعمت پیروزی، مردم را دعوت كنید به این كه در صحنه باشند و مردم دنبال این باشند كه مشكلاتی كه برای دولت یا برای مجلس یا برای ارتش پیش می‌آید، ننشینند و نگاه كنند و ناظر باشند؛ در صحنه باشند و فعالیت كنند. به فعالیت شماهاست كه این جمهوری زنده مانده است و ان‌شاءالله، با فعالیت‌های شما هم زنده و شكوفا خواهد بود. (5)
اسلام یک امری است كه انبیا، كه نبیّ اكرم، كه اولاد نبیّ اكرم و اصحاب متعهد نبیّ اكرم برای او جانفشانی‌ها كردند و برای او زحمتها كشیدند. اسلام چیزی است كه از [سوی] خدا آمده است و باید حفظ بشود و اگر - خدای نخواسته این پیروزی كه دنبال این انقلاب به دست شما آمده است، به واسطه سستی ما، به واسطه ضعف تبلیغ ما، به واسطه ضعف حضور ملت ما، به شكست - خدای نخواسته - برسد، بدانید كه اسلام تا قرنها دیگر نمی‌تواند سربلند كند. تكلیف، بزرگ است و همه باید این تكلیف بزرگ را بپذیریم. آخر مطلب شهادت است و وصول به لقاءالله و حضور در محضر حضرت سیدالشهداء و امثال او، و این غایت آمال اشخاصی است كه عشق به خدا دارند. و ما می‌بینیم در جبهه‌ها، برای ما نقل می‌كنند از جبهه‌ها كه این جوانهای عزیز در جبهه‌ها شب چه حالی دارند؛ چه ذكر و فكر و دعایی دارند و نمازی و روز با چه نشاطی به جبهه‌ها می‌روند. این چیزی است كه خدای تبارك و تعالی، نعمتی است كه خدای تبارك و تعالی به این ملت عطا فرموده است. این نعمت را حفظ كنید. (6)

 

منبع مقاله:
سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) جلد 9، مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، تهران: قدر ولایت، چاپ اول، 1390.