تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۸
کد مطلب : ۱۵۳۸۱
دلنوشته؛
برای شهدا...
فاطمه ستاری
به گزارش راهیان نور؛ فاطمه ستاری به مناسبت روز بزرگداشت شهدا دلنوشته ای نوشته است که متن آن در ادامه آمده است؛
شهید...
چه نام زیبایی!
چقدر آرامش دهنده!
گویی دنیا با این نام نورانی میشود!
شهید والاترین مکبر آزادگی است. شهید با شهادتینی که بر لبان خود جاری کرد، آزادی را به وطن بخشید. او در سیم خاردار نفس خود درگیر نشد و توانست از سیم خاردار دشمن عبور کرده و به آسمان پرواز کند.
شهدا از تبار عاشوراییان و از نسل مالک و عمار هستند. آنها بازار اخلاص را در خاکریزها و سنگرهای جبهه
میساختند؛ زمزمههای توسل و کمیل و ندبههایشان گوش فلک را کر میکرد و خاری در چشم دشمنان بود. لباسها و پوتینهای خاکیشان نشان از یکدلی و یکرنگی آنها بود. قرآنهای کوچکی که در جیب پیراهن خود داشتند، آرامش قلبی و پشت و پناهشان بود. چه بسا معجزههایی که بخاطر وجود همین قرآن پر برکت در جیب رزمندگان اسلام اتفاق افتاد!
امام خمینی(ره) چه خوب میفرمایند: «ما را چه رسد که با این قلمهای شکسته و بیانهای نارسا در وصف شهیدان، جانبازان، مفقودان و اسرایی که در جهاد فی سبیلالله جان خود را فدا کردهاند یا سلامت خویش را از دست دادهاند، مطلبی نوشته و سخنی بگوییم. زبان و بیان ما عاجز از ترسیم مقام بلند پایه عزیزانی است که برای اعلای کلمه حق و دفاع از اسلام و کشور اسلامی جانبازی کردهاند»
به راستی که همین طور است. تا کنون با خود فکر کردهایم که چقدر برای معرفی شهدا و رزمندگان به نسلهای بعدیمان تلاش کردهایم؟ چقدر توانستهایم از این شهدای والا مقام الگو بگیریم؟ چقدر حقی را که بر گردنمان بودهاست، ادا کردهایم؟
" ما عکس شهدا را میبینیم ولی عکس شهدا عمل میکنیم" تأسف؛ تأسف؛ تأسف... .
رسول اکرم(ص) میفرمایند: «هر کدام از شهدای آخرالزمان، برابر 20 شهید جنگ بدر است». پروردگارا! یا ربالعالمین! به حق محمد مصطفی(ص) لیاقت شهادت در آخرالزمان را نصیبمان بگردان.... .
شهید مرتضی آوینی بزرگ، با قلم زیبا و معجزهانگیز خود در مورد شهدا نوشته است: «پندار ما این است که ما ماندهایم و شهدا رفتهاند؛ اما واقعیت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا زندهاند»
همچنین شهید محمد عبدی، زندگی بیشهادت را ریاضت تدریجی برای رسیدن به مرگ دانسته است.
سخنان بسیاری در مورد "شهید و شهادت" در وصیتنامه شهدای عزیزمان میدرخشند اما وقت محدود ما گنجایش پرداختن به تمام آنها را ندارد.
شهادت راهی است برای حرکت در مسیر حق و نیل به وعده الهی و بهشت جاویدان که نصیب هر انسانی نمیشود. شهدا برای رسیدن به این وعده حق، از خانه، خانواده و لذتهای زودگذر دنیایی دل کنده و چه بسیار زجرهایی که متحمل شدند تا به آرزوی صادق خود رسیدند.
یکی با ضرب گلوله تانک و از دست دادن سر خود همچون اربابمان ابا عبدالله الحسین(ع) به شهادت رسید. دیگری راه حضرت علی اصغر(ع) را در پیش گرفت و با لب تشنه و تیری زیر گلوی خود شهادتین را زمزمه کرد. یکی دیگر همچون حضرت ابوالفضل(ع)، دستان خود را در راه اسلام و انقلاب فدا کرد و شربت گوارای شهادت را نوشید. افرادی نیز با استشمام گازهای شیمیایی، چشم و پوست و جسم خود را از دست دادند و با دل و جان به معشوقه خود رسیدند. دختری میگفت : «پدر من سرفه نمیکند؛ او برای شهادت پرپر میزند».
ما هنوز شهادت بی درد را میطلبیم؛ غافل از اینکه شهادت را جز به اهل درد نمیدهند. شهدا از گناهان دوری کردند تا شهادت نصیبشان شد. کاش گناهان ما هم مثل شهدا، ترک نماز شب و دیر شدن نماز اول وقت بود؛ اما امان از گناهان ما خطاکاران... .
خواهر شهیدی در شهر سامان چهارمحال و بختیاری میگفت: «خداحافظی آخر برادرم با خداحافظیهای قبلش فرق میکرد. دلمان به آشوب افتاده بود؛ تا اینکه بعد از مدتی خبر شهادت او را برایمان آوردند ولی پیکر او به شهر منتقل نشده بود و ما هم طاقت بیتابیهای مادر داغدارمان را نداشتیم. بنابراین برادر دیگرم که در جنگ 8 ساله دفاع مقدس حضور داشته و اکنون جانباز است، برای یافتن پیکر شهیدمان به محل شهادت رفت و چندین روز به دنبال او گشت؛ تا اینکه بالأخره پیکر سرد و بیروح و زخمی او را یافت و مقدمات برگشت به شهر را فراهم کرد.»
همچنین مادر شهیدی در شهرستان کیار تعریف میکرد: «در زمان جنگ تحمیلی، سه پسرم به جبهه رفته و از ما دور بودند. هر گاه بلندگوی تعبیه شده در وانت بسیج روستا به صدا در میآمد و صدای " بسم ربالشهدای والصدیقین" به گوش میرسید و میخواست اعلامیه شهادت یکی از رزمندگان را بخواند، من از ترس اینکه نکند یکی از پسرانم شهید شده است، از هوش میرفتم». مادر است دیگر.... ؛ هرچند که با اعزام فرزندان دلبند خود به جبهه جنگ موافقت کرده بود اما ترس از دست دادن آنها در وجودش موج میزد.
سلام بر شهدا...
میگویند سلام کردن مستحب و جواب سلام واجب است. شهدا هم که زندهاند و نزد پروردگار خویش روزی میگیرند؛ پس صدای سلام ما را میشنوند و قطع به یقین پاسخ خواهند داد. پاسخ شهدا به سلام ما بسیار پر برکت است و برایمان دعا میکنند. بیایید همه با هم سلامی بر روان پاک و مطهر شهدا داشته باشیم؛ به امید آن که روز قیامت شفاعتمان کنند و دستمان را بگیرند.
سلام بر شهدا!
سلام بر آنهایی که قد خمیده کردند و دولا دولا راه رفتند تا ما اکنون قد علم کرده و با آرامش و امنیت در جامعه حضور یابیم.
سلام بر آنهایی که از نفس افتادند و جان خود را فدای میهن کردند تا ما اکنون از نفس نیفتیم و با خیال آسوده زندگی کنیم.
سلام بر آنهایی که هر چه داریم، از رشادتها و جانفشانیهای آنهاست.
سلام بر تربت پاک شهدایی که خون سرخ خود را فدا کردند تا سر سبزی میهن اسلامی نصیب دشمن نشود.
سلام بر شهادت که بزرگترین نتیجه شهادت است... .
22 اسفندماه روز بزرگداشت شهدا و تجدید میثاق با آرمانهای شهیدان است. این روز همزمان با سالروز تأسیس بنیاد شهید در سال 58 به فرمان امام خمینی(ره) به این عنوان نامگذاری شد. این روز بزرگ در کشور ایران و یاد و خاطره شهدای اسلام را گرامی میداریم.
انتهای پیام/
شهید...
چه نام زیبایی!
چقدر آرامش دهنده!
گویی دنیا با این نام نورانی میشود!
شهید والاترین مکبر آزادگی است. شهید با شهادتینی که بر لبان خود جاری کرد، آزادی را به وطن بخشید. او در سیم خاردار نفس خود درگیر نشد و توانست از سیم خاردار دشمن عبور کرده و به آسمان پرواز کند.
شهدا از تبار عاشوراییان و از نسل مالک و عمار هستند. آنها بازار اخلاص را در خاکریزها و سنگرهای جبهه
میساختند؛ زمزمههای توسل و کمیل و ندبههایشان گوش فلک را کر میکرد و خاری در چشم دشمنان بود. لباسها و پوتینهای خاکیشان نشان از یکدلی و یکرنگی آنها بود. قرآنهای کوچکی که در جیب پیراهن خود داشتند، آرامش قلبی و پشت و پناهشان بود. چه بسا معجزههایی که بخاطر وجود همین قرآن پر برکت در جیب رزمندگان اسلام اتفاق افتاد!
امام خمینی(ره) چه خوب میفرمایند: «ما را چه رسد که با این قلمهای شکسته و بیانهای نارسا در وصف شهیدان، جانبازان، مفقودان و اسرایی که در جهاد فی سبیلالله جان خود را فدا کردهاند یا سلامت خویش را از دست دادهاند، مطلبی نوشته و سخنی بگوییم. زبان و بیان ما عاجز از ترسیم مقام بلند پایه عزیزانی است که برای اعلای کلمه حق و دفاع از اسلام و کشور اسلامی جانبازی کردهاند»
به راستی که همین طور است. تا کنون با خود فکر کردهایم که چقدر برای معرفی شهدا و رزمندگان به نسلهای بعدیمان تلاش کردهایم؟ چقدر توانستهایم از این شهدای والا مقام الگو بگیریم؟ چقدر حقی را که بر گردنمان بودهاست، ادا کردهایم؟
" ما عکس شهدا را میبینیم ولی عکس شهدا عمل میکنیم" تأسف؛ تأسف؛ تأسف... .
رسول اکرم(ص) میفرمایند: «هر کدام از شهدای آخرالزمان، برابر 20 شهید جنگ بدر است». پروردگارا! یا ربالعالمین! به حق محمد مصطفی(ص) لیاقت شهادت در آخرالزمان را نصیبمان بگردان.... .
شهید مرتضی آوینی بزرگ، با قلم زیبا و معجزهانگیز خود در مورد شهدا نوشته است: «پندار ما این است که ما ماندهایم و شهدا رفتهاند؛ اما واقعیت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا زندهاند»
همچنین شهید محمد عبدی، زندگی بیشهادت را ریاضت تدریجی برای رسیدن به مرگ دانسته است.
سخنان بسیاری در مورد "شهید و شهادت" در وصیتنامه شهدای عزیزمان میدرخشند اما وقت محدود ما گنجایش پرداختن به تمام آنها را ندارد.
شهادت راهی است برای حرکت در مسیر حق و نیل به وعده الهی و بهشت جاویدان که نصیب هر انسانی نمیشود. شهدا برای رسیدن به این وعده حق، از خانه، خانواده و لذتهای زودگذر دنیایی دل کنده و چه بسیار زجرهایی که متحمل شدند تا به آرزوی صادق خود رسیدند.
یکی با ضرب گلوله تانک و از دست دادن سر خود همچون اربابمان ابا عبدالله الحسین(ع) به شهادت رسید. دیگری راه حضرت علی اصغر(ع) را در پیش گرفت و با لب تشنه و تیری زیر گلوی خود شهادتین را زمزمه کرد. یکی دیگر همچون حضرت ابوالفضل(ع)، دستان خود را در راه اسلام و انقلاب فدا کرد و شربت گوارای شهادت را نوشید. افرادی نیز با استشمام گازهای شیمیایی، چشم و پوست و جسم خود را از دست دادند و با دل و جان به معشوقه خود رسیدند. دختری میگفت : «پدر من سرفه نمیکند؛ او برای شهادت پرپر میزند».
ما هنوز شهادت بی درد را میطلبیم؛ غافل از اینکه شهادت را جز به اهل درد نمیدهند. شهدا از گناهان دوری کردند تا شهادت نصیبشان شد. کاش گناهان ما هم مثل شهدا، ترک نماز شب و دیر شدن نماز اول وقت بود؛ اما امان از گناهان ما خطاکاران... .
خواهر شهیدی در شهر سامان چهارمحال و بختیاری میگفت: «خداحافظی آخر برادرم با خداحافظیهای قبلش فرق میکرد. دلمان به آشوب افتاده بود؛ تا اینکه بعد از مدتی خبر شهادت او را برایمان آوردند ولی پیکر او به شهر منتقل نشده بود و ما هم طاقت بیتابیهای مادر داغدارمان را نداشتیم. بنابراین برادر دیگرم که در جنگ 8 ساله دفاع مقدس حضور داشته و اکنون جانباز است، برای یافتن پیکر شهیدمان به محل شهادت رفت و چندین روز به دنبال او گشت؛ تا اینکه بالأخره پیکر سرد و بیروح و زخمی او را یافت و مقدمات برگشت به شهر را فراهم کرد.»
همچنین مادر شهیدی در شهرستان کیار تعریف میکرد: «در زمان جنگ تحمیلی، سه پسرم به جبهه رفته و از ما دور بودند. هر گاه بلندگوی تعبیه شده در وانت بسیج روستا به صدا در میآمد و صدای " بسم ربالشهدای والصدیقین" به گوش میرسید و میخواست اعلامیه شهادت یکی از رزمندگان را بخواند، من از ترس اینکه نکند یکی از پسرانم شهید شده است، از هوش میرفتم». مادر است دیگر.... ؛ هرچند که با اعزام فرزندان دلبند خود به جبهه جنگ موافقت کرده بود اما ترس از دست دادن آنها در وجودش موج میزد.
سلام بر شهدا...
میگویند سلام کردن مستحب و جواب سلام واجب است. شهدا هم که زندهاند و نزد پروردگار خویش روزی میگیرند؛ پس صدای سلام ما را میشنوند و قطع به یقین پاسخ خواهند داد. پاسخ شهدا به سلام ما بسیار پر برکت است و برایمان دعا میکنند. بیایید همه با هم سلامی بر روان پاک و مطهر شهدا داشته باشیم؛ به امید آن که روز قیامت شفاعتمان کنند و دستمان را بگیرند.
سلام بر شهدا!
سلام بر آنهایی که قد خمیده کردند و دولا دولا راه رفتند تا ما اکنون قد علم کرده و با آرامش و امنیت در جامعه حضور یابیم.
سلام بر آنهایی که از نفس افتادند و جان خود را فدای میهن کردند تا ما اکنون از نفس نیفتیم و با خیال آسوده زندگی کنیم.
سلام بر آنهایی که هر چه داریم، از رشادتها و جانفشانیهای آنهاست.
سلام بر تربت پاک شهدایی که خون سرخ خود را فدا کردند تا سر سبزی میهن اسلامی نصیب دشمن نشود.
سلام بر شهادت که بزرگترین نتیجه شهادت است... .
22 اسفندماه روز بزرگداشت شهدا و تجدید میثاق با آرمانهای شهیدان است. این روز همزمان با سالروز تأسیس بنیاد شهید در سال 58 به فرمان امام خمینی(ره) به این عنوان نامگذاری شد. این روز بزرگ در کشور ایران و یاد و خاطره شهدای اسلام را گرامی میداریم.
انتهای پیام/