به گزارش راهیان نور؛ سکوت بود و سکوت در آن نیمهشب. نفسها در سینهها حبس شده بود. هزاران هزار رزمنده، در دل شب پیش میرفتند. هرکدام به سمتی در غرب رود کرخه . رو به سهراه قهوهخانه، تپههای ابو صلیبی خات، تپه دهلیز، دشت عباس، بلتا، شاوریه، عین خوش، چنانه، دوسلک ،علی گره زد، رقابیه برقازه.
باید بدانی که هرکدام از این نامها چه معنایی دارند. معنای جهاد و شهادت . معنای ایستادگی و سرافراز .هر نام حامل غرور یک ملت بود.
در نوروز۱۳۶۱ وقتی بیسیمها به صدا درآمدهاند و نام بانوی دوعالم حضرت زهرا (س) را فریاد زدند؛ خیل راستقامتان این دیار؛سرها را به خدا سپردهاند و بر خصم یورش بردند و امروز، هر بهار، شقایقهای این دیار، یاد آن خونین قامتان را در دلها زنده میکنند. آن را به یاد هر رهگذری میآورند.مردانی که در بین اهل آسمان شناختهتر از اهل زمین هستند.
اینجا روزهای سختی را به یاد دارد. جنگاورانی که با دستان خالی به نبرد با دشمن رفتند. آن روزها همه بهشتیان این سرزمین در اینجا بودند . در آن روزها، در هر گوشه این دیار خون میبارید. و اگر خوب گوش بسپاری، میتوانید زمزمه شبانه جنگاوران را با گوش دل بشنوی. و صدای چکاچک شمشیرها ایشان را.
آداب زیارت را بهجا آور. نیت کن که شهیدان با تو همکلام شوند. با تو سخن بگویند. وضو بگیر و طاهرشو. کفشها را دربیاور و پابرهنه شو و آنگاه گام بردار بر هر گوشه این خاک؛ همانند آنکه بر کربلا و مشهد شهیدان قدم میگذاری.
شهدا راهنما هستند، برای همه ما از قافله جاماندگان.اینجا میتوان چشم دلباز کرد، میتوان نفس را زیر پا گذاشت؛ میتوان خدا را پیدا کرد و به شهر بازگشت.
اما آن رملهای ریز و تفتیده، پذیرای پاهایی بود که با عشق میلغزید. آنجا قطعهای از نور بود که راهی آن می شدیم. همان جا که اکنون دو سال پیاپی است از دیدارش محرومیم و از زیارت بزرگانش جا ماندهایم. بزرگانی به وسعت آسمان، برخاسته از آرمانی سترگ.
انتهای پیام/