تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۱ فروردين ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۱۱
کد مطلب : ۱۵۵۶۱
درسالروز ولادت سیدالساجدین؛
امامی که به بندگی آبرو داد
دوران زندگی امام علی بن حسین (ع)
امام سجاد (ع) در پنجم شعبان سال ۳۸ هجری قمری و به روایتی ۴۸ هجری قمری به دنیا آمد و دوره زندگی ایشان همزمان با امامت سه امام شیعیان امام علی (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) و حکومت یزید بن معاویه (۶۱- ۶۴ق)، عبد الله بن زبیر (۶۱- ۷۳) که حاکم مستقل مکه بوده است، معاویه بن یزید (چند ماه از سال ۶۴)، مروان بن حکم (نه ماه از سال ۶۵)، عبدالملک بن مروان (۶۵- ۸۶) و ولید بن عبد الملک (۸۶- ۹۶) بود.
وقایع مهم در زمان زندگانی امام سجاد (ع)
واقعه کربلا
امام سجاد (ع) در واقعه کربلا و در روزی که امام حسین (ع) و یارانش به شهادت رسیدند به شدت بیمار بود و به خواست خداوند ایشان برای حفاظت از اهداف امام حسین (ع) زنده ماندند. پس از واقعه کربلا اهل بیت امام حسین (ع) را به اسیری گرفتند و روانه کوفه و شام کردند. هنگام بردن اسیران از کربلا به کوفه، بر گردن امام سجاد (ع) غل و جامعه (جامعه، طوق مانندی است که دستها و گردن را با آن به هم میبندند) گذاشتند و، چون بیمار بود و نمیتوانست خود را بر پشت شتر نگاهدارد هر دو پای امام (ع) را بر شکم شتر بستند.
هنگامی که کاروان اسرا به کوفه رسید ابن زیاد، امام سجاد (ع) و سایر اسیران کربلا را در زندان نگاه داشت و نامهای به شام نوشت و از یزید کسب تکلیف کرد. یزید پاسخ داد، اسیران و سرهای شهیدان کربلا را به شام بفرستد. ابن زیاد، امام سجاد (ع) را غل بر گردن گذاشت و با اسیران همراه مُحَفّر بن ثَعلبه روانه دمشق کرد.
امام سجاد (ع) در مسجد شام خطبهای خواند و خود و پدر و جد خویش را به مردم شناساند و به شامیان گفت که آنچه یزید و کارگزاران او بر زبانها آورده اند درست نیست. پدر ایشان خارجی نیست و نمیخواسته جمعیت مسلمانان را ازبین ببرد و در بلاد اسلام فتنه بیندازد بلکه آن حضرت برای حق و به دعوت مسلمانان به پاخاست تا دین را از بدعتهایی که در آن پدید شده پاک کند و به سادگی و پاکیزی زمان جد خود برساند.
واقعه حره
بعد از واقعه کربلا در سال ۶۳ هجری قمری در واقعه حره مردم مدینه بر ضد امویان قیام کردند آنها با عبدالله بن حنظله که پدرش حنظله به غسیل الملائکه معروف بود بیعت کردند و بنی امیه را که هزار نفر بودند در خانه مروان بن حکم محاصره و بعد از شهر بیرون کردند. امام سجاد (ع) از آغاز شورش خود را کنار کشید و با مردم همراه نشد چون پایان کار را میدانست.
در واقعه حره، مروان (از دشمنان اهل بیت (ع)) نزد عبدالله بن عمر رفت و از او خواست تا خانواده وی را نزد خود نگاه دارد، ولی عبدالله نپذیرفت، مروان، چون از حمایت او نا امید شد پناه به امام سجاد (ع) برد امام (ع) با بزرگواری خاص خود خواهش او را قبول کرد و نزدیکان مروان را همراه با زن و فرزند خود به ینبع (چشمهای نزدیک مدینه و کوه رضوی) فرستادامام سجاد (ع) در این حادثه ۴۰۰ خانواده را در کفالت خود گرفت و تا وقتی که لشکر مسلم بن عقبه (فرمانده لشکر یزید در واقعه حره) در مدینه بود هزینه آنان را میپرداخت.
قیام توابین
رهبری نهضت توابین را سلیمان بن صرد خزاعی، به همراهی چند تن از سرشناسان شیعه در کوفه بر عهده داشتند توابین قصد داشتند تا در صورت پیروزی، امامت جامعه را به اهل بیت (ع) بسپارند و امام سجاد (ع) تنها بازمانده از نسل امام حسین (ع) بود، اما رابطه سیاسی خاصی بین امام سجاد (ع) و توابین وجود نداشته است.
قیام مختار
قیام مختار سومین جنبش مهم پس از واقعه کربلا است که درباره ارتباط امام سجاد (ع) با این جنبش نیز ابهاماتی وجود دارد این ارتباط نه تنها از زاویه نگرش سیاسی بلکه از جنبه اعتقادی (پیروی مختار از محمد بن حنفیه) نیز مشکلاتی را در بردارد. گفته شده که مختار پس از آنکه موفق شد در کوفه شیعیانی را به سوی خود جذب کند از امام سجاد (ع) استمداد جست، اما امام روی خوش نشان نداد.
آثار و فضیلت امام سجاد (ع) در یک نگاه
یاران امام سجاد
امام سجاد (ع) شاگردان زیادی را تربیت کردند و یاران بسیاری داشتند؛ ابوحمزه ثمالی راوی، محدث و مفسر امامی در قرن دوم هجری قمری از اصحاب امام سجاد (ع)، امام باقر (ع)، امام صادق (ع) و امام کاظم (ع) بود، ابوخالد کابلی ملقب به کنکر از رجال شیعی سده اول هجری قمری و از اصحاب امام سجاد (ع) و امام باقر (ع)، اَبان بن تَغلِب ادیب، قاری، فقیه، مفسر و از محدثان بنام امامیه که در دوران امام سجاد (ع)، امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) بود، جابر بن عبدالله انصاری صحابی پیامبر اسلام (ص) است که در بسیاری از غزوهها و سرایا شرکت کرد.
جابر، راوی حدیث لوح است که دربردارنده نام امامان شیعه از زبان پیامبر (ص) است. جابر از اصحاب امام علی (ع) و ائمه تا امام باقر (ع) بود، سُلَیم بن قیس هلالی از اصحاب خاص چهار امام نخست شیعه (ع) که تا دوران امامت امام باقر (ع) بود از قدیمیترین علمای شیعه و بزرگان اصحاب ائمه (ع) و مورد وثوق آنان بوده و نزد ایشان از محبوبیت خاصی برخوردار بوده است، حسن بن محمد بن حنفیه از محدثان قرن اول هجری قمری فرزند محمد بن حنفیه و نواده امام علی (ع) است، سعید بن مسیب بن حزن قرشی مخزومی از تابعین فقهای هفتگانه مدینه در زمان امام سجاد (ع) بود، یحیی بن اُمّ طُوَیل، سعید بن جُبَیرمفسر و از تابعین و اصحاب امام سجاد (ع)، محمد بن جُبَیر بن مُطعِم از یاران امام سجاد (ع) بودند.
آثار امام سجاد(ع)
صحیفه سجادیه مجموعه دعاهای امام سجاد (ع) و آینهای است که تصویر اجتماع آن روز به ویژه مدینه را در آن میتوان دید، رساله حقوق در این رساله ۵۱ حق (یا ۵۰ حق طبق برخی نسخه ها) است، دعای سحر مشهور به دعای ابوحمزه ثمالی؛ این دعا را امام زینالعابدین در سحرهای ماه رمضان میخواند و ابوحمزه ثمالی از آن حضرت نقل کرده است این دعا دربردارنده مفاهیمی متعالی و تعابیری شیوا و فصیح است، زیارت امین الله؛ زیارتنامهای است که امام سجاد (ع) هنگام زیارت مزار حضرت علی (ع) خوانده است.
کنیه و القاب امام سجاد(ع)
زین العابدین
این لقب را رسول خدا (ص) جد بزرگوار امام سجاد (ع) به دلیل عبادت فراوان به ایشان داد.
سید العابدین
از جمله القاب برجسته امام چهارم، سیدالعابدین است. به خاطر آن همه عبادت و اطاعت و فرمانبرداری از خداوند به ایشان لقب دادند و از هیچ کس جز جد بزرگوارشان امیر مومنان علی (ع) آن همه عبادت صورت نگرفت.
ذوالثفنات
امام سجاد (ع) در پیشگاه حق به قدری پیشانی بر خاک میسایید که همه مواضع سجده اش پینه میبست و هر سال دوبار و هر بار پنج عدد از این پینهها را میبرید و از این رو به آن حضرت (ع) ذوالثفنات یعنی صاحب پینهها میگفتند.
سجاد
به دلیل زیادی سجدهها و تداوم هر سجده امام علی بن الحسین (ع) را سجاد و سیدالساجدین لقب دادند.
ابن الخیرتین
یکی از نامهایی که امام سجاد (ع) را به آن میخواندند ابن الخیرتین است و علت این نامگذاری سخنی است مستند به رسول بزرگوار اسلام (ص) که فرمودند:خداوند متعال از میان بندگانش دو نژاد را برگزیده است و آن از عرب، قریش و در میان غیر عرب ایرانی و فارسیان هستند و خود امام سجاد (ع) نیز با اشاره به آن میفرمایند: انا ابن الخیرتین؛ من فرزند دو برگزیده ام، چون جد بزرگوارش نبی اکرم (ص) که برگزیده قریش و عالمیان بود و مادرش دختر یزدگرد سوم بود.
امین
امام نمونه والای این صفت ارزنده بود مصداق بارز این حرف فرموده آن حضرت (ع) است: اگر قاتل پدرم شمشیری را که بدان وسیله پدرم را به قتل رسانده در نزد من به امانت بگذارد در آن خیانت نمیکنم و آن را به او باز میگردانم.
زکی
چون خداوند متعال امام سجاد (ع) و خاندان مطهرش را از هر گونه آلودگی پاک و پاکیزه فرموده، همان گونه که از پدران بزرگوارش پلیدی را برداشته و پاک و پاکیزه قرار داده است و امام سجاد (ع) یکی از مصادیق بارز آیه مبارکه تطهیر است که خدای متعال در قرآن کریم سوره احزاب میفرماید: انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا
قدوة الزاهدین (پیشوای زاهدان)، سیدالمتقین (سرور و مهتر پرهیزکاران)، امام المومنین، منار القانتین (چراغ شب زنده داران)، زین الصالحین (زیور صالحان) و سیدالمجتهدین از القاب دیگر امام چهارم شیعیان امام سجاد (ع) و کنیههای ایشان ابوالحسن، ابومحمد، ابوالحسین، ابوعبدالله، ابوبکر، ابوالقاسم و مشهورترین آنها ابوالحسن و ابومحمد است.
اینفوگرافیک/ پرتوى از سيره امام سجاد(ع)
خدمات امام سجاد (ع) به تشیع
حجت الاسلام دکتر رفیعی در حسینه امام خمینی (ره):در تاریخ تقریبا 250 ساله شیعه و امامت 11 امام بزرگوار(به غیر از دوران غیبت) سخت ترین دوران مربوط به امامت 34 ساله امام سجاد(ع) بود. جامعه اسلامی پر بود از فتنه ها و اضطراب ها و نگرانی ها و سختی های فراوان.
حجت الاسلام دکتر رفیعی در حسینه امام خمینی (ره):در تاریخ تقریبا 250 ساله شیعه و امامت 11 امام بزرگوار(به غیر از دوران غیبت) سخت ترین دوران مربوط به امامت 34 ساله امام سجاد(ع) بود. جامعه اسلامی پر بود از فتنه ها و اضطراب ها و نگرانی ها و سختی های فراوان.
یک: زنده نگه داشتن یاد و نام نهضت عاشورا و امام حسین(ع)؛
بعد از عاشورا دشمنان و بنی أمیه سریعا وقایع را تحریف کردند و شهادت امام حسین(ع) را خواست و جبر خدا اعلام کردند! اینجا بود که حضرت با اقداماتشان سعی در روشن گری و حفظ نهضت عاشورا داشتند. برای مثال: نوشته روی انگشتر حضرت سجاد(ع) "العزه لله" بود که بعد از عاشورا دستور دادند انگشتری جدید ساختند و روی آن نوشتند: "شقی قاتل حسین بن علی(ع)" این خودش شد یک علامت برای زنده نگه داشتن یاد عاشورا.
گریه بسیار می کردند؛ آب می دیدند گریه می کردند، رود می دیدند گریه می کردند، غذا می دیدند گریه میکردند و البته علت گریه شان را هم اعلام میکردند تا آیندگان نگویند گریه درست و جایز نیست!
دیگر اقدام حضرت برای حفظ یاد عاشورا این بود که کیسه ای داشتند زرد رنگ که خاک کربلا در آن بود و بعد هر نماز بر آن سجده می کردند.
دوم: تربیت شاگردان بسیار نظیر أبو حمزه ثمالی. با اینکه کلاس های ایشان یک نفره و دو نفره بود اما در طول امامت خود اینقدر شاگرد تربیت کردند تا جایی که حلقه اول شاگردان امام محمد باقر و امام صادق(ع)، از شاگردان ایشان بودند.
سوم: فرهنگ دعا و معارف اسلامی را تبیین کردند. صحیفیه سجادیه زبور آل محمد(ص) است. از آن غفلت نکنیم.
این صحیفه ای که معمول است و میبینیم فقط 54 دعا است و الان صحیفیه دوم و سوم و چهارم را در تکمیل آن منتشر کرده اند که بالغ بر 257 دعا است. که همه آن ها هم با درود و صلوات بر محمد و آل محمد(ص) آغاز شده است.
چهارم: مبارزه و برخورد با حکام زمان خود. همه امامان ما سیاسی بودند و اصلا امامت با سیاست آمیخته است. امام عارف به سیاست است و امام سجاد نیز در هر فرصتی با حکام زمان خود برخورد میکردند.
دعای امام سجاد (ع) هنگام شیوع بیماریها
از امام صادق (ع) نقل شده است که «إنَّ الدُّعاءَ یَرُدُّ الْقَضاءَ وَقَدْ نَزَلَ مِنَ السَّماءِ وَقَدْ ابْرِمَ إبْراماً»؛ دعا قضایی که از آسمان نازل شده بر مىگرداند، اگر چه آن قضا به سختى مبرم و محکم شده باشد.
متن دعای ۷ صحیفه سجادیه
۱. یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ، وَ یا مَنْ یفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یا مَنْ یلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَی رَوْحِ الْفَرَجِ.
۲. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِک الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِک الْأَسْبَابُ، وَ جَرَی بِقُدرَتِک الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَی إِرَادَتِک الْأَشْیاءُ.
۳. فَهِی بِمَشِیتِک دُونَ قَوْلِک مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِک دُونَ نَهْیک مُنْزَجِرَةٌ.
۴. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ، لَا ینْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا ینْکشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا کشَفْتَ
۵. وَ قَدْ نَزَلَ بی یا رَبِّ مَا قَدْ تَکأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بیمَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ.
۶. وَ بِقُدْرَتِک أَوْرَدْتَهُ عَلَی وَ بِسُلْطَانِک وَجَّهْتَهُ إِلَی.
۷. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُیسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ.
۸. فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِی یا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِک، وَ اکسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِک، وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکوْتُ، وَ أَذِقْنِی حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِک مَخْرَجاً وَحِیاً.
۹. وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِک، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِک.
۱۰. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بییا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَی هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَی کشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بیذَلِک وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْک، یا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ.
ترجمه دعای ۷ صحیفه سجادیه
۱ـای کسی که گره هر سختی به دست تو گشوده شود وای که تندی شدائد به عنایتت میشکند،ای که راه بیرونشدن از تنگی و رفتن به سوی آسایش از تو خواسته شود.
۲ـ دشواریها به لطف تو آسان شود و وسایل زندگی و اسباب حیات به رحمت تو فراهم آید و قضا به قدرتت جریان گیرد و همه چیز به اراده تو روان شود.
۳ـ تنها به خواست تو بیآنکه فرمان دهی، همه چیز فرمان برد، و هر چیز محض ارادهات بیآنکه نهی کنی از کار بایستد.
۴ـ در تمام دشواریها تو را میخوانند و در بلیات و گرفتاریها به تو پناه جویند، غیر از بلایی که تو دفع کنی بلایی برطرف نشود و گرهی نگشاید مگر تو آن را بگشایی.
۵ـ الهی بلایی بر من فرود آمده که سختی و ثقل آن مرا در هم شکسته و گرفتاریهایی بر من حملهور شده که تحملش برای من دشوار است.
۶ـ و آن را تو از باب قدرتت بر من وارد کردهای و به اقتدار خود متوجه من کردهای.
۷ـ اله من، چیزی را که تو آوردهای کسی نبرد و آنچه تو فرستادهای دیگری باز نگرداند و بسته تو را کسی نگشاید و چیزی را که تو بگشایی دیگری نبندد و آنچه را تو دشوار نمودهای کسی آسان نکند و آن را که تو ذلیل کردهای یاوری نباشد.
۸ـ پس بر محمد و آلش درود فرست و به رحمتت الها ـ در آسایش را به رویم باز کن و به قدرتت صولت سلطان غم را در میدان حیات من بشکن و مرا در موردی که از آن شکوه دارم به عنایت و احسانت کامیاب کن و به درخواست من شیرینی اجابت بچشان و از سوی خودت رحمت و گشایشی دلخواه نصیبم فرما و برایم نجات و خلاصی سریع از گرفتاریها مقرر کن.
۹ـو مرا به خاطر چیرگی غم از رعایت واجبات و به کار بستن مستحبات خود باز مدار.
۱۰ـ چرا که من به سبب آنچه به سرم آمده بیتاب و توان شده، و قلبم از تحمل آنچه در زندگیم رخ نموده، لبریز از اندوه گشته و تو به رفع گرفتاریهایم و دفع آنچه در آن در افتادهام توانایی پس قدرتت را درباره من به کار بر، گرچه از جانب تو مستحق آن نیستم،ای صاحب عرش.
انتهای پیام/