تاریخ انتشار
شنبه ۱۹ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۷:۱۵
کد مطلب : ۹۶۱۴
بمناسبت سالروز شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر
صدر الشهید
در سال 1365 ق. كه دوازده ساله بود به همراه برادرش سيد اسماعيل به نجف اشرف رفت تا در محضر اساتيد بزرگ حوزه علميه شهر امامت، به تحصيلات عالی بپردازد. او دوره عالی فقه و اصول را در نزد مرحوم آيتالله العظمی سيدابوالقاسم خويی و مرحوم آيتالله شيخ محمد رضا آل ياسين گذراند. فلسفه اسلامی را از مرحوم "شيخ صدرا بادكوبهای" آموخت. و در كنار آن، طی سالها، فلسفه غرب و نظرات فلاسفه غير مسلمان را به دقت مورد تحقيق و نقد قرار داد. كتاب "فلسفتنا" گويای ابعاد گسترده انديشههای فلسفی سيد محمّد باقر صدر است. ايشان در ديگر رشتههای علوم اسلامی مثل حديث، رجال، درايه، كلام و تفسير نيز سالها به تحصيل و تحقيق و مطالعه گذراند و به كمال رسيد.
سيد محمّد باقر در طول هفده ـ هيجده سال تحصيل علاوه بر استفاده از هوش و استعداد و نبوغ فوقالعاده اش، روزانه حدود شانزده ساعت به تحصيل و مطالعه و مباحثه و تحقيق می پرداخت و خودش نيز هميشه می گفته است كه من به اندازه چند طلبه درسخوان، تلاش می كنم. در سايه اين پشتكار جانانه بود كه بر همه مشكلات فايق آمد و در كسب دانش و فضيلت به مقامی عالی دست يافت.
تدريس
سيد محمد باقر از بيست سالگی با تدريس كتاب "كفاية الاصول" تدريس خارج اصول و از بيست و هشت سالگی به تدريس دوره خارج فقه بر اساس كتاب " العروة الوثقی" پرداخت. بعدها فلسفه و تفسير قرآن نيز تدريس می كرد. او در طول نزديك به سی سال تدريس و تعليم، شاگردانی جوان، محقق، پر شور، متّقی، متفكر، آگاه، مجاهد و سياستمدار تربيت كرد كه هر يك از آنها بعدها پرچمدار نشر علم و فرهنگ و آيين جهاد در راه خدا شدند و بعد از استادشان، راه علمی، فكری و سياسی ـ اجتماعی او را ادامه دادند.
آثار
آثار قلمی متفكر بزرگ، شهيد سيد محمد باقر صدر، همه علمی، تحقيقی، ابتكاری، كم نظير و مورد استفاده و مراجعه انديشمندان و اهل علم و مصداق روشن "باقيات صالحات" است. در اينجا به معرّفی فهرست گونه اين آثار درخشان ميپردازيم:
1ـ فدك فی التاريخ (فدك در تاريخ).
2ـ غاية الفكر فی علم الاصول.
3ـ فلسفتنا (فلسفه ما).
4ـ اقتصادنا (اقتصاد ما).
5ـ الاسس المنطقيه للاستقراء.
6ـ المعالم الجديده للاصول.
7ـ بحوث فی شرح العروة الوثقی.
8 ـ دروس فی علم الاصول، معروف به "حلقات".
9ـ الفتاوی الواضحه، رساله عمليه شهيد صدر است كه در نوع خود سبك خاصی دارد.
حزب دعوت اسلامی و جماعة العلماء
بعضی از عالمان آگاه و روشن بين از جمله شهيد سيد محمد مهدی حكيم، سيد طالب رفاعی، شيخ مهدی سماوی، پس از مطالعه اوضاع سياسی و اجتماعی عراق، به اين نتيجه رسيده بودند كه بايد حزبی را مبتنی بر انديشه و ايدئولوژی اسلامی تأسيس كنند تا بتوانند مبارزات مسلمانان آن سامان را سر و سامان بدهند و به اهداف خود نائل آيند. پس از مطرح كردن اين انديشه با آيتالله صدر، "حزب الدعوة الاسلاميه" را در سال 1377 تأسيس كردند. آيتالله صدر اساسنامهای را نيز بر اساس اعتقادات دينی برای حزب دعوت تنظيم كرد. حزب دعوت به فعاليت خود پرداخت آيتالله سيد محمد باقر صدر، پنج سال بعد از تأسيس حزب، بنا به مصالحی خود را از آن كنار كشيد. امّا به ديگر اعضای حزب توصيه كرد كه به كار خود ادامه دهند و او نيز پشتيبان آنان خواهد بود.
همچنين در سال 1958 م. "عبدالكريم قاسم" با ظاهری پيشرو و چپ نما به حكومت عراق رسيد و ميدان را برای كمونيستها باز كرد. در نتيجه آن موجی الحادی و مخالف اسلام، سرزمين عراق را فرا گرفت. حوادث دوران حكومت عبد الكريم قاسم، عالمان آگاه و متعهد شيعه را در آن كشور به حركت وا داشت. آنان ضروری ديدند كه برنامههای اجتماعی، سياسی، اقتصادی و فكری مكتب اسلام را هماهنگ با نيازهای حيات بشر معاصر عرضه نمايند. بدين گونه، تشكيل "جماعة العلماء فی النجف" پديد آمد و عالمان بزرگی همچون شيخ مرتضی آل ياسين، شيخ محمد رضا آل ياسين، شيخ محمد رضا مظفر و شهيد سيد مهدی حكيم (فرزند آيتالله سيد محسن حكيم) از اعضای اصلی آن بودند. سيد محمد باقر صدر در آن زمان گر چه بخاطر جوان بودن نسبت به ساير اعضاء، كه كمتر از سی سال داشت، عضو جماعةالعلماء نبود، ولی با آنان همكاری جدّی داشت و حتی نخستين بيانيه جماعة العلماء را نيز او نوشت و اكثر نوشتههای آنان به قلم او نوشته می شد. انتشار مجلّه "الاضواء" در سال 1691 م مهمترين فعاليت فرهنگی جماعةالعلماء بود كه سر مقالههای پنج شماره اوّل آن تحت عنوان "رسالتنا" به قلم آيتالله سيد محمد باقر صدر نگارش يافت. و خواهرش بنت الهدی نيز در اين مجلّه مقالات خود را به چاپ می رساند. همزمان با اين فعاليتها، به پيشنهاد مرحوم آيتالله سيد محسن حكيم ـ مرجع تقليد وقت، كتاب كم نظير "فلسفتنا" را تأليف كرد. از آن پس به بررسی نظامهای اقتصادی اسلام و مكاتب شرق و غرب (سوسياليسم و كاپيتاليسم) پرداخت كه حاصل اين تحقيق عميق و بی سابقه، كتاب پر ارج "اقتصادنا" شد.
دوران مرجعيت
دوران مرجعيت آيتالله سيد محمد باقر صدر، پس از وفات آيتالله حكيم (1390 ق.) آغاز شد و بسياری از مردم عراق از او تقليد كردند. در سال 1392 ق. رژيم بعث عراق، بيش از پيش از تحرّكهای ضد استبدادی حزب دعوت اسلامی و ديگر گروههای مبارز و مسلمان به وحشت افتاد. بنا بر اين با يورش به خانههای مبارزان و مجاهدان، عدّه زيادی را دستگير و زندانی كردند. آيتالله صدر نيز با اينكه بيمار بود و در بيمارستان نجف بستری شده بود، تحت نظر مأموران سازمان امنيت رژيم بعث قرار گرفت. تا اينكه با اعتراض مردم و علما، سازمان امنيت دست از او برداشت. در سال 1394 ق. رژيم بعث عراق، پنج تن از شاگردان و مريدان صدر، يعنی شيخ عارف بصری، سيد عزالدين قبانچی، سيد عمادالدين طباطبايی تبريزی، حسين جلوخان و سيد نوری طعمه، را دستگير و اعدام كرد، اين گروه شهيدان، طلايهدار شهدای انقلاب اسلامی عراق بودند. اين حادثه اثر ناگوار و سنگينی بر روح آيتالله صدر گذاشت و مدتها به سختی متأثر و بيمار بود.
از حوادث مهّم ديگر در دوران مرجعيت آيتالله صدر، حركت اربعين سال 1397 بود. مردم نجف از قديم هر سال در روز اربعين حسيني، مويه كنان و عزادار، با پاي پياده از نجف تا كربلا راهپيمايی می كنند. در آن سال، آيتالله صدر هر چه در توان داشت به هيئتهای عزادار مساعدت كرد تا مراسم شور انگيز اربعين را هر چه با شكوهتر برگزار نمايند. آن روز دهها هزار نفر در قالب عزاداران حسينی، اعتراض خود را عليه سلطه ضد انسانی رژيم بعث عراق، اعلام كردند. به دنبال آن قيام تاريخی، آيتالله صدر، را دستگير و به سازمان امنيت بغداد منتقل كردند، در آنجا پس از بازجويی، هشت ساعت تحت شكنجه جسمی و روحی قرار دادند. آثار آن شكنجهها، تا آخر عمر در بدنش هويدا بود.
يكي از برنامههای خطرناك رژيم بعثی عراق، "بعثی كردن نظام آموزش و پرورش" بود. به همه دست اندر كاران امور تعليم و تربيت از مدارس گرفته تا دانشگاهها تكليف كردند كه به حزب بعث عراق بپيوندند و برنامههای ضد اسلامی آن را در تمام سطوح آموزش كشور اجرا كنند... در اين هنگام، آيتالله صدر در مقام مرجعيت و يگانه پرچمدار مبارزه با حزب كافر بعث، با صدور فتوايی، پيوستن به حزب و هر گونه همكاری با آن را تحريم كرد. اين فتوا، تكليف مردم را روشن ساخت و مردم از پيوستن به حزب و عضويت در آن پرهيز كردند. بدين گونه حزب بعث، دشمن اصلی خود را شناخت.
در آستانه پيروزي انقلاب اسلامي
آيتالله صدر، از حاميان صادق امام خمينی و انقلاب اسلامی بود، علاوه بر همراهی در دوره سكونت حضرت امام در عراق، امام در پاريس بود كه سيد محمد باقر صدر، طی نامهای پيشتيبانی خود را از ايشان و ملّت انقلابی ايران اعلام، و از مقام شهدای انقلاب، تجليل كرد. همين فعاليتهای او بود كه ملّت مسلمان عراق را به سوی حمايت از مردم ايران سوق می داد و رژيم آمريكايی صدام حسين ـ حاكم خونخوار عراق ـ را خشمگين می كرد. در شب 22بهمن 1357 كه شب پيروزی شكوهمند مردم مسلمان و انقلابی ايران به رهبری امام(ره) بر طاغوت آمريكايی ـ رژيم محمد رضا پهلوی ـ بود. آيتالله صدر در مسجد جواهری نجف اشرف به منبر رفت و برای مردم مسلمان عراق از انقلاب اسلامی ايران و نقش امام خمينی در احيای انديشههای دينی و اصلاح امت اسلام، سخن گفت و تكليف مردم عراق را در برابر حكومت ضد دينی بعثی، معين كرد: قيام!...قيام.... فردای آن شب، مردم عراق به دعوت رهبر خود، برای حمايت از انقلاب اسلامی ايران و رهبری امام خمينی، در بسياری از شهرهای عراق راهپيمايی كردند. از ديگر كارهاي آيتالله صدر، در جهت حمايت از انقلاب اسلامی ايران، تاليف سلسله كتابهای "الاسلام يقود الحياه" در شش جلد بود كه شامل بحثهايی نظير: قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران، منابع قدرت دولت اسلامی، اقتصاد جامعه اسلامی و.... می شود.
از كارهای شگفت انگيز آيتالله صدر برای بيداری مردم عراق و آماده كردن آنها برای قيام و حركت در مقابل حكومت جائر آن كشور، برگزاری تفسير موضوعی قرآن بود. آن هم بعد از تعطيل كردن درس خارج فقه. درس تفسير شهيد صدر طی چهارده جلسه برگزار شد كه بعد از آن رژيم طاغوتی صدام حسين از ترس بيداری مردم، درس تفسير بيدارگرانه آيتالله صدر را به تعطيلی كشاند. درس تفسير قرآن جنب و جوشی در ميان توده مردم به وجود آورده بود. حكومت ظالمانه صدّام از اين پديده خجسته اسلامی، به وحشت افتاد و برای جلوگيری از هر گونه تحرّك، در يك يورش وحشيانه، همه نمايندگان آيت اللهصدر را در تمام شهرهای كشور دستگير و زندانی كرد.
شهيد صدر روز 16 رجب 1399 را روز اعتراض و اظهار انزجار از اعمال ظالمانه رژيم اعلام كرد. مردم به اطاعت رهبر و مرجع تقليد خود برخاستند، دست از كارهای خود كشيدند، بازارها را تعطيل كردند و برای بيعت با رهبرشان به خانه او شتافتند. همان شب آيتالله صدر دستگير و روانه بغداد شد. در سازمان امنيت بغداد، از او خواستند كه دست از پشتيبانی انقلاب اسلامی بردارد و مردم عراق را تحريك نكند. امّا او شجاعانه جواب رد داد. همان روز بنت الهدی، به ايراد يك سخنرانی در حرم امام علی عليهالسّلام پرداخت و از مردم خواست كه به خيابانها بريزند و در مقابل دستگيری آيتالله صدر، به رژيم بعثی اعتراض كنند. همينگونه نيز شد و رژيم براي ايجاد آرامش و جلوگيری از گسترش اعتراض مردم، مجبور شد كه آيتالله صدر را آزاد كنند.
شهادت
روز 18 رجب 1399، خانه آيتالله صدر و كوچههای اطراف آن از اوّل صبح تا پاسی از شب، مملو از جمعيتی بود كه ديروز برای آزادی رهبرشان دست به تظاهرات اعتراض آميز زده بودند و امروز آمده بودند تا بار ديگر با او بيعت كنند. رژيم ستم پيشه صدام حسين، از تجديد پيمان امت مسلمان عراق با مرجع و رهبرشان، سخت به وحشت افتاد و برای قطع رابطه مردم با آيتالله صدر، نيروهای امنيتی را در سر كوچه آيتالله صدر و كوچههای اطراف، مستقر كردند. بدين گونه محاصره نه ماهه خانه آيتالله صدر آغاز شد. در مدّت نه ماه محاصره، رژيم با فرستادن ماموران و مزدوران خود به نزد آيتالله صدر، سعی كرد او را از راهی كه در پيش گرفته، منصرف كند، ولی آيتالله صدر ثابت و استوار ايستاد و همچنان از انقلاب اسلامی ايران و امام و مردم انقلابی ايران حمايت كرد و هرگز به خواستههاي رژيم خونخوار صدام، گردن ننهاد. تا اينكه در بعد از ظهر گرم و سوزان روز شنبه 19 جمادي الاول 1400 (16 فروردين 1359)، "ابو سعيد" رئيس سازمان امنيت نجف، با عدّهای از مزدوران امنيتی، آيتالله صدر را دستگير و به سرعت از نجف به بغداد منتقل كرد. فردای آن روز، حكومت جبّار بغداد، اقدام به دستگيري بنت الهدی كرد چون بيم داشت مبادا بنت الهدی بار ديگر مردم را به اعتراض و تظاهرات دعوت كند و رژيم را رسوا نمايد.
برزان ابراهيم، برادر ناتنی صدام و رئيس سازمان امنيت كشور، در زندان از آيتالله صدر خواست كه فقط چند كلمه بر ضدّ امام خمينی و انقلاب اسلامی بنويسد، تا آزاد شود، و گر نه كشته خواهد شد. آيتالله صدر اين خواسته آن آدمكش را ردّ كرد و گفت: "من آماده شهادتم، هرگز خواستههای غير انسانی و ضد دينی شما را قبول نخواهم كرد و راه من همان است كه انتخاب كردم!" وقتی كه مزدوران بعثی، از منصرف كردن آيتالله صدر و خواهرش مأيوس شدند، آن دو علوی پاك نژاد مظلوم را در روز سه شنبه 23 جمادی الاول 1400 (19 فروردين 1359) زير شكنجه به شهادت رساندند. جنازه آن دو شهيد در جوار مرقد امام علی عليه السّلام، در آرامگاه خانوادگی "شرف الدّين" به خاك سپرده شد. امام خمينی، در پيامي كه به مناسبت شهادت مظلومانه آن دو شهيد داد، سوگمندانه نوشت:
"مرحوم آيتالله شهيد سيد محمّد باقر صدر و همشيره مكرمه مظلومه او كه معلمين دانش و اخلاق و مفاخر علم و ادب بود، به دست رژيم منحط بعث عراق با وضع دلخراشی به درجه رفيعه شهادت رسيدهاند. شهادت ارثی است كه امثال اين شخصيتهای عزيز از مواليان خود بردهاند".
حضرت امام از شهيد سيد محمد باقر صدر با عناوينی چون "حضرت حجتالاسلام والمسلمين"، "حضرت آيتالله"، "شخصيت علمی و اسلامی"، "از معلمين دانش و اخلاق و مفاخر علم و ادب"، "شخصيت علمی و مجاهد"، "از مفاخر حوزه های علميه و از مراجع دينی و متفكران اسلامی" و "مغز متفكر اسلامی"؛ ياد كرده است و در پی شهادت او سه روز عزای عمومی و يك روز تعطيل در كشور اعلام كرد.
انتهای پیام/