تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۰۰
کد مطلب : ۱۵۵۹۰
زیارت بامعرفت-۵
فکه یعنی یک بیابان تشنگی
محسن توکلی
هر شهیدی کربلایی دارد. خاک کربلا اوست و زمان انتظار میکشد تا پایان شهیدان برسد و آنگاه خون شهید جاذبه خاک را خواهد شکست و ظلمت را خواهد درید و معبری از نور خواهد گشود و روحش را از آن به سفری خواهد برد که برای پیمودن آن هیچ راهی بهجز شهادت وجود ندارد.
یاران شتاب کنید؛ گویند قافلهای درراه است که گنهکاران را در آن راهی نیست. آری گناهکاران را راهی نیست؛ اما پشیمانان را میپذیرد.
را کاروان عشق از میان تاریخ میگذرد و هر کس در هر زمره که میخواهد ما را بشناسد؛ داستان کربلا را بخواند. اگرچه خواندن را سودی نیست؛ اگر دل کربلایی نباشد.
بعضیها ما را سرزنش میکنند که چرا دم از کربلا میزنید و عاشورا. آنها نمیدانند که برای ما کربلا؛ بیش از آنکه شهر باشد، یک افق است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کردهایم؛ نه یکبار،نه دو بار به تعداد شهدایمان.
اگر شهید نباشد، خورشید طلوع نمیکند و زمستان سپری نمیشود. اگر شهید نباشد؛ چشمههای اشک میخشکد، قلبها سنگ میشود و دیگر نمیشکند و سرنوشت انسان به شب تاریک شقاوت و زمستان سرد قساوت انتها میگیرد و امید صبح و انتظار بهار در سراب یأس گم میشود.
چه جنگ باشد و چه نباشد؛ راه من و تو از کربلا میگذرد. باب جهاد اصغر بسته شد، باب جهاد اکبر که بسته نیست .
آرمانخواهی انسان مستلزم صبر بر رنجهاست. پس برادر خوبم؛ برای جانبازی درراه آرمانها، یاد بگیر که در این سیاره رنج صبورترین انسانها باش.
عجیب است که بازهم این همان دهکده جهانی است که زیر نور آسمانش؛ بسیجیان رملهای فکه زیستهاند.
همان دهکده جهانی که در نیمهشبهایش ماه میتابیده بر حسینیه دوکوهه و هم بر گورهایی که در آن بسیجیان از خوف خدا و عشق میگریستند دنیای عجیبی است، نه؟
انتهای پیام/