تاریخ انتشار
شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۵۲
کد مطلب : ۱۵۳۸۹
به مناسبت سالروز شهادت؛
روایت خواندنی از نفوذ به قلب دشمن در سکوت کامل!
به گزارش راهیان نور؛ شهید عباس کریمی سال ۱۳۳۶ هجری شمسی در «قهرود» کاشان متولد شد. دوران ابتدایی را در این روستا به پایان رسانید و وارد هنرستان شد. بعد از اخذ دیپلم در رشته نساجی، به سربازی رفت. دوران خدمت وظیفه او با مبارزات انقلابی امت اسلامی ایران همزمان بود. با وجود خفقان شدید حاکم بر مراکز نظامی، اعلامیههای حضرت امام خمینی(ره) را مخفیانه به «پادگان عباسآباد» تهران منتقل و آنها را پخش میکرد. پس از فرمان حضرت امام خمینی(ره)، خدمت سربازی خود را رها کرد و با پیوستن به صف مبارزین در راه پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی فعالیت کرد و در جریان تشریف فرمایی حضرت امام(ره) نیز جزو نیروهای انتظامی کمیته استقبال بود. در بهار سال ۱۳۵۸ به هنگام تأسیس سپاه پاسداران کاشان با احساس تکلیف، به عضویت سپاه درآمد و در قسمت اطلاعات مشغول به خدمت شد.
مبارزه با ضد انقلاب
در تابستان سال ۱۳۵۹ داوطلبانه برای مبارزه با ضدانقلاب عازم کردستان شد و در سپاه پیرانشهر با واحد اطلاعات ـ عملیات همکاری کرد. پس از مدت کوتاهی، به واسطه بروز رشادت و دقت عمل، به عنوان «مسئول اطلاعات ـ عملیات» این سپاه معرفی شد. از جمله فعالیتهای شهید در منطقه «خونرنگ» کردستان، انجام شناسایی عملیات و آزادسازی منطقه دزلی و ... بود که توسط نیروهای تحت امر و با هدایت او صورت گرفت. شهید کریمی بعدها همراه سردار «جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان» و شهید چراغی به جبهههای جنوب عزیمت کرد و به عنوان مسئول اطلاعات ـ عملیات «تیپ محمدرسول الله(ص)» به فعالیت خود ادامه داد.
نفوذ به قلب دشمن در سکوت کامل
عملیات «فتح المبین» اولین عملیات سپاه حضرت محمد رسولالله بود و ویژگی مهم این عملیات این بود که حتی یک گلوله در آن شلیک نشد ولی رزمندگان توانستند توپخانه ارتش عراق را تصرف کنند، این کار مهم نیاز داشت تا همه چیز دقیق و بی سر و صدا پیش برود و عباس هم که در این کار استاد بود واحد اطلاعات و عملیات را برعهده داشت و تا قلب دشمن نفوذ کرد. نتیجه این عملیات همه و مخصوصاً صدام را بسیار شگفتزده کرده بود، در این عملیات پای عباس تیر خورد و قلمش خرد شد و این زخم تا پایان عمر دامنگیر عباس شد.
«خصوصیات یک فرمانده به این شرح است: سلامتی جسم و فزونی علم، مشورت با نیروها، سعه صدر و نداشتن حس انتقام، برخورد با افراد تحت فرماندهی از راه ارشاد و موعظه، در کنار همه تاکتیکها، از همه مهمتر، فاصله نگرفتن از خداست. فرماندهای که ابتکار عمل نداشته باشد تسلیم است. ابتکار عمل، سلاح برنده مؤمن است.» این جملات در سررسید شخصی عباس به خط خودش نوشته شده بود
مجروحیت و ازدواج
این سردار دلاور اسلام در عملیات «فتحالمبین» از ناحیه پا به شدت مجروح شد و حدود دو ماه بستری بود و در این ایام (به توصیه پدرش) مقدمات ازدواج خود را فراهم کرد.
بنا به اظهار همسر شهید، مراسم عقد آنان در ۲۱ مهر سال ۱۳۶۱ انجام شد. فردای آن روز (یعنی در ۲۲ مهرماه) با هم به گلزار شهدای دارالسلام رفتند و با شهدا تجدید عهد و پیمان کردند. نزدیکیهای عملیات «مسلم بن عقیل(ع)» بود که عباس با همان وضعیت مجروح (عصا به دست) به صف رزمندگان لشکر پیوست و حضور او با این حال، در تقویت روحیه رزمندگان اثر بهسزایی داشت.
در عملیات «والفجر مقدماتی» به عنوان مسئول اطلاعات «سپاه ۱۱ قدر» (که تازه تشکیل شده بود) معرفی شد و مدتی به «مسئولیت فرماندهی تیپ سوم سلمان» از لشکر ۲۷ حضرت رسول(ص) منصوب شد و در کنار بسیجیان دریادل، به نبردی بیامان علیه دشمن بعثی صهیونیستی پرداخت و تا عملیات «خیبر» در این مسئولیت انجام وظیفه کرد. با شهادت شهید بزرگوار حاج محمد ابراهیم همت در عملیات خیبر، فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) را به عهده گرفت.
ویژگیها و صفات شهید
انس ویژهای با قرآن داشت. روزانه حتماً آیاتی از کلامالله مجید را تلاوت میکرد. به تعقیبات نماز اهمیت میداد. همواره با وضو بود. در مجالس دعا، عموماً حالاتش دگرگون میشد. به ائمه طاهرین(ع) عشق میورزید و از محبین و دلسوختگان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بود. رفتار، گفتار و برخوردهای شهید در خانواده، اجتماع و سپاه حاکی از آن بود که او سعی میکرد برنامههای تربیتی اسلام را در هر جا که حضور دارد به مورد اجرا بگذارد. به شدت از غیبت دوری میکرد و اگر کوچکترین سخنی از کسی میشد، اظهار ناراحتی میکرد و نمیگذاشت صحبت او ادامه یابد. در مقابل مؤمنین متواضع و فروتن بود. به کودکان احترام میگذاشت. هر وقت به آنها اشاره میکرد میگفت: «اینها مردان آینده هستند، دلیر مردان جبههاند. ویژگیهای بارز اخلاقی، از او شخصیتی ساخته بود که ناخودآگاه دیگران را مجذوب خود میساخت.
همسرش در این زمینه میگوید: از رفتار، نشست و برخاست و نیز صحبتها و برخوردهای شهید احساس عجیبی به انسان دست میداد. هنگامی که من با ایشان روبهرو میشدم بیاختیار خود را ملزم به رعایت ادب و احترام در مقابل او میدیدم.
حاج عباس در اثر استمرار بخشیدن به برنامههای تربیتی اسلام برای نیل به مقام و مرتبه انقطاع الیالله تلاش میکرد و هیچ نوع علاقه و میلی که معارض با حب الهی و رضا و خشنودی او باشد در وجودش باقی نمانده بود.
اخلاق فرماندهی
با توجه به ضرورت انقلاب اسلامی در داشتن الگو و معیار خاص در چارچوب اسلام، یک نوع اعمال فرماندهی در جریان جنگ عراق علیه ایران اسلامی، بر اساس تعالیم مکتب و رهنمودهای امام عظیم الشان(ره) تجلی پیدا کرد که با فرماندهی مرسوم در سازمانهای نظامی مغایرت داشت؛ فرماندهی بر اساس پیوندها و اعتقادات قلبی به جای امر و نهی بیروح و انجام دستورات و فرامین از روی تعبد و عشق و اعتقاد، به جای اطاعت چشم و گوش بسته و عاری از روح و عشق.
در این نوع فرماندهی اگر فرمانده خود را موظف بداند که در مورد مسائل مختلف با همکاران مشورت کند، آراء و نظرات آنها را بشنود و بعد تصمیم بگیرد، در نتیجه، همه با جان و دل میپذیرند و به وظیفه و تکلیفشان عمل میکنند و همه تسلیم دستورات و اوامر الهی میشوند. در این دیدگاه، اطاعت از فرمانده، اطاعت از خداست و تخلف از او خلاف شرع است.
بوسه بر چهره شهید کریمی توسط یکی از همرزمانش
شیوههای فراوان در سپاه در سیره فرماندهان شهید تبلور یافته، الگوی روشن اینگونه فرماندهی است، شهید کریمی نیز با الهام از این شیوه الهی مانند سایر سرداران غیور جبهه اسلام، با صلابت و استواری، رزمندگان را در جهت عقب زدن و تعقیب قوای مضمحل دشمن هدایت میکرد و لحظهای از این امر مهم غفلت نداشت.
این فرمانده در سررسید شخصی و به خط خودش نوشته است: «خصوصیات یک فرمانده به این شرح است: سلامتی جسم و فزونی علم، مشورت با نیروها، سعه صدر و نداشتن حس انتقام، برخورد با افراد تحت فرماندهی از راه ارشاد و موعظه، در کنار همه تاکتیکها، از همه مهمتر، فاصله نگرفتن از خداست. فرماندهای که ابتکار عمل نداشته باشد، تسلیم است. ابتکار عمل، سلاح برنده مومن است.»
در برابر مشکلات، خونسردی خود را حفظ میکرد و در انجام هر کاری توکلش به خدا بود. با آرامش خاطر و امیدواری کامل به نتیجه اقداماتش، وارد عمل میشد. صبر و استقامت با او عجین بود و وجودش در بین سربازان امام زمان (عج) مایه دلگرمی و حرکت بود.
با بسیجیها مأنوس و صمیمی بود و به آنها عشق میورزید. در کنار آنها بر روی خاک مینشست، با آنها غذا میخورد، به درد دل آنها گوش میداد، آنها را راهنمایی میکرد و تا آنجا که از دستش برمیآمد مشکل آنان را حل و فصل میکرد و ارتباط و سرکشی از خانواده شهدا توسط او زبانزد همگان بود.
نحوه شهادت
شهید «عباس کریمی قهرودی» چهارمین فرمانده «لشکر پیاده ـ مکانیزه ۲۷ محمد رسولالله» در روز ۲4 اسفند ماه ۱۳۶۳ در چهارمین روز عملیات «بدر» در منطقه عملیاتی شرق رودخانه «دجله» بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ به ناحیه پشت سرش شربت شهادت نوشید. پیکر غرق در خون و گل حاج عباس کریمی زمانی به تهران منتقل شد که تنها چند روز از اولین سالگرد شهادت فرمانده پیشین لشکر محمد رسول الله (ص) یعنی «حاج محمد ابراهیم همت» میگذشت.
عباس را طبق وصیت خودش در بهشت زهرا (س) تهران ـ قطعه ۲۴ در جوار مزار شهید دکتر مصطفی چمران دفن کردند.
انتهای پیام/
مبارزه با ضد انقلاب
در تابستان سال ۱۳۵۹ داوطلبانه برای مبارزه با ضدانقلاب عازم کردستان شد و در سپاه پیرانشهر با واحد اطلاعات ـ عملیات همکاری کرد. پس از مدت کوتاهی، به واسطه بروز رشادت و دقت عمل، به عنوان «مسئول اطلاعات ـ عملیات» این سپاه معرفی شد. از جمله فعالیتهای شهید در منطقه «خونرنگ» کردستان، انجام شناسایی عملیات و آزادسازی منطقه دزلی و ... بود که توسط نیروهای تحت امر و با هدایت او صورت گرفت. شهید کریمی بعدها همراه سردار «جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان» و شهید چراغی به جبهههای جنوب عزیمت کرد و به عنوان مسئول اطلاعات ـ عملیات «تیپ محمدرسول الله(ص)» به فعالیت خود ادامه داد.
نفوذ به قلب دشمن در سکوت کامل
عملیات «فتح المبین» اولین عملیات سپاه حضرت محمد رسولالله بود و ویژگی مهم این عملیات این بود که حتی یک گلوله در آن شلیک نشد ولی رزمندگان توانستند توپخانه ارتش عراق را تصرف کنند، این کار مهم نیاز داشت تا همه چیز دقیق و بی سر و صدا پیش برود و عباس هم که در این کار استاد بود واحد اطلاعات و عملیات را برعهده داشت و تا قلب دشمن نفوذ کرد. نتیجه این عملیات همه و مخصوصاً صدام را بسیار شگفتزده کرده بود، در این عملیات پای عباس تیر خورد و قلمش خرد شد و این زخم تا پایان عمر دامنگیر عباس شد.
«خصوصیات یک فرمانده به این شرح است: سلامتی جسم و فزونی علم، مشورت با نیروها، سعه صدر و نداشتن حس انتقام، برخورد با افراد تحت فرماندهی از راه ارشاد و موعظه، در کنار همه تاکتیکها، از همه مهمتر، فاصله نگرفتن از خداست. فرماندهای که ابتکار عمل نداشته باشد تسلیم است. ابتکار عمل، سلاح برنده مؤمن است.» این جملات در سررسید شخصی عباس به خط خودش نوشته شده بود
مجروحیت و ازدواج
این سردار دلاور اسلام در عملیات «فتحالمبین» از ناحیه پا به شدت مجروح شد و حدود دو ماه بستری بود و در این ایام (به توصیه پدرش) مقدمات ازدواج خود را فراهم کرد.
بنا به اظهار همسر شهید، مراسم عقد آنان در ۲۱ مهر سال ۱۳۶۱ انجام شد. فردای آن روز (یعنی در ۲۲ مهرماه) با هم به گلزار شهدای دارالسلام رفتند و با شهدا تجدید عهد و پیمان کردند. نزدیکیهای عملیات «مسلم بن عقیل(ع)» بود که عباس با همان وضعیت مجروح (عصا به دست) به صف رزمندگان لشکر پیوست و حضور او با این حال، در تقویت روحیه رزمندگان اثر بهسزایی داشت.
در عملیات «والفجر مقدماتی» به عنوان مسئول اطلاعات «سپاه ۱۱ قدر» (که تازه تشکیل شده بود) معرفی شد و مدتی به «مسئولیت فرماندهی تیپ سوم سلمان» از لشکر ۲۷ حضرت رسول(ص) منصوب شد و در کنار بسیجیان دریادل، به نبردی بیامان علیه دشمن بعثی صهیونیستی پرداخت و تا عملیات «خیبر» در این مسئولیت انجام وظیفه کرد. با شهادت شهید بزرگوار حاج محمد ابراهیم همت در عملیات خیبر، فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) را به عهده گرفت.
ویژگیها و صفات شهید
انس ویژهای با قرآن داشت. روزانه حتماً آیاتی از کلامالله مجید را تلاوت میکرد. به تعقیبات نماز اهمیت میداد. همواره با وضو بود. در مجالس دعا، عموماً حالاتش دگرگون میشد. به ائمه طاهرین(ع) عشق میورزید و از محبین و دلسوختگان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بود. رفتار، گفتار و برخوردهای شهید در خانواده، اجتماع و سپاه حاکی از آن بود که او سعی میکرد برنامههای تربیتی اسلام را در هر جا که حضور دارد به مورد اجرا بگذارد. به شدت از غیبت دوری میکرد و اگر کوچکترین سخنی از کسی میشد، اظهار ناراحتی میکرد و نمیگذاشت صحبت او ادامه یابد. در مقابل مؤمنین متواضع و فروتن بود. به کودکان احترام میگذاشت. هر وقت به آنها اشاره میکرد میگفت: «اینها مردان آینده هستند، دلیر مردان جبههاند. ویژگیهای بارز اخلاقی، از او شخصیتی ساخته بود که ناخودآگاه دیگران را مجذوب خود میساخت.
همسرش در این زمینه میگوید: از رفتار، نشست و برخاست و نیز صحبتها و برخوردهای شهید احساس عجیبی به انسان دست میداد. هنگامی که من با ایشان روبهرو میشدم بیاختیار خود را ملزم به رعایت ادب و احترام در مقابل او میدیدم.
حاج عباس در اثر استمرار بخشیدن به برنامههای تربیتی اسلام برای نیل به مقام و مرتبه انقطاع الیالله تلاش میکرد و هیچ نوع علاقه و میلی که معارض با حب الهی و رضا و خشنودی او باشد در وجودش باقی نمانده بود.
اخلاق فرماندهی
با توجه به ضرورت انقلاب اسلامی در داشتن الگو و معیار خاص در چارچوب اسلام، یک نوع اعمال فرماندهی در جریان جنگ عراق علیه ایران اسلامی، بر اساس تعالیم مکتب و رهنمودهای امام عظیم الشان(ره) تجلی پیدا کرد که با فرماندهی مرسوم در سازمانهای نظامی مغایرت داشت؛ فرماندهی بر اساس پیوندها و اعتقادات قلبی به جای امر و نهی بیروح و انجام دستورات و فرامین از روی تعبد و عشق و اعتقاد، به جای اطاعت چشم و گوش بسته و عاری از روح و عشق.
در این نوع فرماندهی اگر فرمانده خود را موظف بداند که در مورد مسائل مختلف با همکاران مشورت کند، آراء و نظرات آنها را بشنود و بعد تصمیم بگیرد، در نتیجه، همه با جان و دل میپذیرند و به وظیفه و تکلیفشان عمل میکنند و همه تسلیم دستورات و اوامر الهی میشوند. در این دیدگاه، اطاعت از فرمانده، اطاعت از خداست و تخلف از او خلاف شرع است.
بوسه بر چهره شهید کریمی توسط یکی از همرزمانش
شیوههای فراوان در سپاه در سیره فرماندهان شهید تبلور یافته، الگوی روشن اینگونه فرماندهی است، شهید کریمی نیز با الهام از این شیوه الهی مانند سایر سرداران غیور جبهه اسلام، با صلابت و استواری، رزمندگان را در جهت عقب زدن و تعقیب قوای مضمحل دشمن هدایت میکرد و لحظهای از این امر مهم غفلت نداشت.
این فرمانده در سررسید شخصی و به خط خودش نوشته است: «خصوصیات یک فرمانده به این شرح است: سلامتی جسم و فزونی علم، مشورت با نیروها، سعه صدر و نداشتن حس انتقام، برخورد با افراد تحت فرماندهی از راه ارشاد و موعظه، در کنار همه تاکتیکها، از همه مهمتر، فاصله نگرفتن از خداست. فرماندهای که ابتکار عمل نداشته باشد، تسلیم است. ابتکار عمل، سلاح برنده مومن است.»
در برابر مشکلات، خونسردی خود را حفظ میکرد و در انجام هر کاری توکلش به خدا بود. با آرامش خاطر و امیدواری کامل به نتیجه اقداماتش، وارد عمل میشد. صبر و استقامت با او عجین بود و وجودش در بین سربازان امام زمان (عج) مایه دلگرمی و حرکت بود.
با بسیجیها مأنوس و صمیمی بود و به آنها عشق میورزید. در کنار آنها بر روی خاک مینشست، با آنها غذا میخورد، به درد دل آنها گوش میداد، آنها را راهنمایی میکرد و تا آنجا که از دستش برمیآمد مشکل آنان را حل و فصل میکرد و ارتباط و سرکشی از خانواده شهدا توسط او زبانزد همگان بود.
نحوه شهادت
شهید «عباس کریمی قهرودی» چهارمین فرمانده «لشکر پیاده ـ مکانیزه ۲۷ محمد رسولالله» در روز ۲4 اسفند ماه ۱۳۶۳ در چهارمین روز عملیات «بدر» در منطقه عملیاتی شرق رودخانه «دجله» بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ به ناحیه پشت سرش شربت شهادت نوشید. پیکر غرق در خون و گل حاج عباس کریمی زمانی به تهران منتقل شد که تنها چند روز از اولین سالگرد شهادت فرمانده پیشین لشکر محمد رسول الله (ص) یعنی «حاج محمد ابراهیم همت» میگذشت.
عباس را طبق وصیت خودش در بهشت زهرا (س) تهران ـ قطعه ۲۴ در جوار مزار شهید دکتر مصطفی چمران دفن کردند.
انتهای پیام/