تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۰۷:۴۹
کد مطلب : ۵۲۵۴
روایت عشق/ 1
اینجا آمده ام تا از هیاهوی شهر دور باشم
پای صحبتهای این خادمان نشستیم و به درد و دلهایشان که هر کدام عالمی داشت گوش جان سپردم.
حسین کریمی خادمی از دیار اصفهان اینگونه شروع به صحبت کرد: بنده به دلیل اینکه سال اول طلبگی ام بود. دوست داشتم ابتدای سال تحصیلی را با مدد شهدا شروع کنم.
وی افزود: هدف اصلی مان را نمیتوان در چند خط گفت و نوشت ولی این را بگویم که خود را خیلی شرمندهی شهدا می دانم و دوست دارم هر کاری را که میتوانم انجام بدهم تا انشاالله به حق حضرت زهرا شهید بشوم.
کریمی در ادامه گفت. بنده معتقدم که خادمی شهدا و زائر شهدا شدن دست ما نیست و این دعوت خود آنها است.
این خادم الشهدا حال و هوای یادمانهای شهدا را متفاوت تر از بقیهی مکانها دانست و عنوان کرد: هر وقت دلمان میگیرد تنها پناهگاهمان مزار شهدا است و دلمان به عید و تابستان خوش است که میتوانیم به مناطق عملیاتی و یادمان های شهدا برویم تا دلمان را یک صیقلی بدهیم.
وی خاطر نشان داشت بعضی ها به ما طعنه می زنند و می گویند چرا در این گرما و این امکانات به این مناطق می روید، چرا جوانیتان را صرف این مسائل می کنید، من در یک جمله میخواهم جواب آنها را بگویم و آن هم این است که "ما رایت الا جمیلا"
در ادامه پای صحبت های سید مهدی حسینی از خادمان شهدا نشستیم.
حسینی گفت: افتخار داستم که در تابستان سال ۹۴ به عنوان خادم الشهدا به مناطق راهیان نور غرب و شمال غرب کشور اعزام شوم و مهمترین عامل برای انجام این کار خود سازی و درک بیشتر شهدا در این مناطق بود.
وی بیان کرد: مهمترین چیزی که خادمی شهدا را از دیگر کارهای فرهنگی و جهادی متمایز می کند نزدیکی فرد به شهدا است و این لطف آنان است.
این خادم الشهدا در پایان گفت: ان شاالله به لطف خدا و شهدا بتوانیم جا پای قدم شهیدان بگذاریم.
محمد بریدانی سومین خادم الشهیدی بود که خود را اینگونه معرفی کرد: از جنوبی ترین شهر کشور یعنی بوشهر آمدم، دانشجویی کارشناسی برق هستم، هدف بنده از حضور در این مناطق یافتن خود و ادامه دهی راه شهداست.
وی تصریح کرد: به اینجا آمده ام تا با دوری از هیاهوی شهر و مادیاتش خود را با سختی های این مناطق عادت داده و روحیه معنوی خود را بالا ببرم و مانند شهدا در جنگ با نفس و شیطان پیروز شوم و خود را برای شهادت در راه خدا آماده کنم
خادم الشهدا پیمان ابراهیمی از دانشجویان تربیت معلم دانشگاه فرهنگیان صحبت هایش را با این شعر شروع کرد:
تا که راهم به در خانه ات افتاد حسین،
خانه آباد شدم ، خانه ات آباد باد حسین...
وی گفت: وقتی دم از حسین بن علی می زنیم باید شهادت را بیاموزیم که پیام شهادت سید الشهدا دفاع از اسلام بود. حسین(ع) نماد ادای تکلیف بود و هست و تکلیفش را در ظهر عاشورا اینگونه بیان کرد: اگر می جنگم و یا شمشیر می کشم فقط و فقط نهی از منکر و امر به معروف هدف من است.
این خادم الشهدا در ادامه گفت: کلام این بنده ی حقیر محضر شهدای غریب کردستان این است که هر چه در اینجا هست همه زیبایی است، و چه زیبایی بالاتر از شهادت و اگر آمده ام برای خودم و خدای خودم بود تا بدانم شهید چه کسی است.
ابراهیمی عنوان کرد: در طی دوره خادمی دانستم شهید کسی است که توفیق زندگی صالح را خداوند به او عنایت کرد و خود با اخلاص شهادت را به آغوش کشید.
این خادم الشهدا در پایان گفت: خدایا حال که خدمت به شهدا را به ما عنایت کردی عملمان را با اخلاص گردان که از خوبان درگاهت باشیم و برای دوستانم آرزوی شهادت می کنم.
انتهای پیام /